سامیار قدس دلنوشته



 قصه ها، بهترین راه برای گفت وگو با کودکان در مورد سوء رفتارهای شان است

  

 خیلی از والدین می پرسند، قصه گویی چه تاثیری در زندگی کودک دارد؟ قصه زندگی را از نوع آغاز می کند. خیالپردازی را غیر مستقیم یاد می دهد. در ذهن کودک سوال ایجاد می کند و به کودک یاد می دهد حوادث را بهم بچسباند. باعث می شود خدا را پیدا کند و واقعیت ها را کشف کند.

 کدو قل قله زن، علی مردان خان، خروس زری و. همه از بخشی از خاطرات مشترک کودکی ما در دوران بزرگسالی هستند. خاطراتی که هنوز هم در گوشه های ذهن مان دنبال تصویرهای آشنای آن ها می گردیم و این یعنی باور مسلم تاثیرگذاری قصه و قدرت وصف نشدنی آن، همان قدرتی که دنیای کودکی مان را به بزرگسالی پیوند می زند!


 از چه زمانی می توانیم برای کودکمان قصه های کودکانه بگوییم؟
شاید با خودتان بگویید که از چه زمانی می توانید برای کودکتان قصه بگویید. از زمانی که کودک توانایی توجه کردن به حرف های شما را پیدا می کند، زمان قصه گویی شروع می شود. بنابراین از همان نوزادی هم می توان قصه گفتن را شروع کرد، صد البته نباید توقع داشته باشید که نوزاد شما متوجه کنه مفاهیم قصه شود، در این زمان همین ارتباط مهم است.

کودک زمانی که بزرگ تر می شود و یکی دوسالی از زندگی اش می گذرد، توجه بیشتری به قصه نشان می دهد، با این حال علاقه ای به یک جا ماندن و گوش سپردن فراوان ندارد؛ چرا که کنجکاوی در جهان اطرافش و کشف آن، ذهنش را مشغول کرده است.


پس نه او می نشیند که شما یک ساعت برایش قصه تعریف کنید و نه شما این کار را بکنید که نتیجه ای جز فراری دادن او از دنیای قصه گویی و مطالعه ندارد. پس به قصه های کوتاه یا حتی خیلی کوتاه روی بیاورید. پس از چهارسالگی می توانید به او این اجازه را بدهید که از میان کتاب ها دست به انتخاب بزند و کتاب مورد علاقه اش را بخرد.


تأثیر قصه در رفتارهای کودکان
 قصه ها، بهترین راه برای گفت وگو با کودکان در مورد سوء رفتارهای شان است. واضح است که منظور ما نصیحت و سرزنش به شکل مستقیم نیست. قصه ها حکم شربت شیرینی را دارند که با آن می توان تلخی دارو را به راحتی تحمل پذیر کرد. رفتارهای کودک ترسو و خجالتی، کودک پرخاشگر و قلدر و. را می توانید با قصه ها درمان کنید البته با این شرط که رفتارها را زود تشخیص بدهید و دست به کار شوید.


 ممکن است با خودتان فکر کنید که چطور ممکن است یک داستان ساده جلوی پرخاشگری کودک را بگیرد یا بر ترس و خجالت کودکی دیگر فائق آید. حسی که کودک پس از شنیدن یک داستان خوب دارد، مانند احساسی است که ما پس از تماشای یک فیلم خوب پیدا می کنیم.


مخاطب هنگام تماشای فیلم با یک یا چند شخصیت همانندسازی یا همذات پنداری می کند. کودک نیز به همین شکل، هنگام گوش سپردن به قصه، خود را به جای شخصیت های داستان می گذارد یا به آنها احساس نزدیکی می کند.


چگونه داستان را خوب ترسیم کنیم؟
 قصه گویی آنگونه که ما فکر می کنیم هم کار ساده و راحتی نیست. البته اینکه متن داستان را ساده و بدون هیچ فعالیت و خلاقیت خاصی از روی کتاب برای کودک در حال خوابمان بخوانیم و در میان سطور آن خمیازه بکشیم هم شیوه ای از شیوه های قصه گویی است. اما برای اینکه قصه گوی بهتری باشید و تأثیر عمیق تری روی شنونده تان بگذارید باید به این نکات دقت کنید: یک قصه گوی خوب در ابتدای امر باید در انتخاب قصه دقت کند. 


با توجه به سن و سال مخاطب، روحیه و شرایء استعداد و ذهن و فهم او و با توجه به شرایط محیطی و نیاز کودک دست به انتخاب قصه هایی بزند که آموزه های مورد نظر را به کودک انتقال دهد. در عین حال قصه هایی را انتخاب کنید که با آن راحتید و خودتان هم آن را دوست دارید.


ضمن اینکه بهتر است داستان هایی با پایان خوش را برای کودکتان انتخاب کنید؛ داستان هایی که در آنها خوبی بر بدی غلبه می کند، شخصیت خوب داستان پیروز می شود و مشکلات و سختی ها برطرف می شوند و شخصیت شرور و بد به سزای عملش می رسد یا متنبه می شود. شما به عنوان یک قصه گو باید قصه را مانند یک تابلوی نقاشی در برابر کودک ترسیم کنید.


خیال را تقویت می کند
 دکتر احمدرضا آذر،پژوهشگر حوزه کودک و نوجوان قصه ها می گوید: قصه گویی برای کودکان منجر به تقویت "خیال" خواهد شد. در ایام محرم تعزیه هایی برگزار شد که در آن گفتار، حرکات و نمایش های نمادین دیده می شد. 


تعزیه ها برای اکثرکودکان چند نسل قبل،معنا داشت، اما این صحنه ها برای خیلی ازکودکان امروز که در معرض بمباران اطلاعات تصویری توسط رسانه های مختلف قرار گرفته اند و از طرفی برای آنان قصه گفته نشده و خیال آنها تقویت نشده،اغلب بیگانه و ناآشنا تلقی می شود و کودکان با این نمادها نمی توانند ارتباط درست و معناداری برقرار کنند.

 

 اما در بین همین کودکان نسل امروز، کودکانی هستند که وقتی با صحنه های مربوط به تعزیه یا اصولا هر داستان نمادین دیگر رو به رو می شوند؛ در این صحنه ها غور کرده و سوالات جالبی را در ارتباط با آن می پرسند. این دسته کودکان، همان گروهی هستند که والدین آنها برایشان قصه تعریف کرده اند.بنابراین قصه گویی می تواند واسطه میان برخی از نمادها و مفاهیم مربوط به آن باشد.

 دکتر آذر در ادامه افزود: البته باید مراقب باشیم که تلاش برای رشد خیال و وهم در فرد، منجر به توهم گرایی یا القای شبه آگاهی در او نشود. در دوران امام سجاد علیه السلام گروه هایی به نام "قصاصین" رشد پیدا کردند که با آگاهی از قدرت قصه گویی و از طریق قصه گویی، افراد را در ارتباط با اعتقادات و باورهای اسلامی شان در معرض حمله قرار داده بودند که این افراد مورد نقد امام سجاد علیه السلام واقع شدند. بنابراین قصه گویی آن قدر دارای قدرت است که اگر از این ابزار به درستی استفاده نشود،می تواند زمینه را برای ایجاد تعارض در فرد فراهم آورد که باید به این نکته نیز توجه داشت؛ چرا که قصه گویی به شکل منفی،سبب می شود دیدگاه های کودکان در معرض آسیب قرار بگیرد. 

,قصه برای کودکان,قصه های کودکانه

رفتارهای کودک ترسو و خجالتی، کودک پرخاشگر و قلدر و. را می توانید با قصه ها درمان کنید

 
چه قصه ای برای چه کودکی؟
تحقیقات روان شناسان کودک نشان می دهد قصه گویی، بلند قصه گفتن هنگام خواب و نظم و ترتیب داشتن قصه گویی در دوران ٢ تا ٧ سالگی همه از عوامل موثر و زمینه ساز زنده کردن فرهنگ مطالعه در کودکان است. استمرار قصه گویی در این دوران در آینده از این کودکان خوانندگانی خوب و ماهر می سازد. مدت زمان قصه گویی، اگر به صورت همیشگی و منظم باشد می تواند از ٥ تا ١٠ دقیقه شروع شود. این زمان را می توان با بالارفتن سن بچه ها و افزایش دامنه لغات شان آرام آرام افزایش داد. از ٤ سالگی و گاهی کمی زود تر می توانید گاهی از بچه ها بخواهید که آن ها برای شما قصه بگویند و هنگام قصه گویی با آن ها همراهی کنید.


در حقیقت از ٣ تا ٤ سالگی بچه ها معمولا این آمادگی را دارند تا بخشی از اتفاقاتی را که برای شان افتاده تبدیل به قصه کنند یا قصه های ساده ای را که شنیده اند بازگو کنند. در ٥ یا ٦ سالگی بچه ها از نظر ذهنی برای شنیدن افسانه ها آمادگی دارند.


بنابراین می توانید قبل از خواب یک یا دو افسانه کوتاه برایشان بگویید. از ٦ سالگی به بعد بچه ها توانایی شنیدن قصه های بلند و قسمت به قسمت را دارند چون حالا دیگر ذهن آن ها می تواند بین قسمت های مختلف داستان ارتباط برقرار کند. البته قصه های بلندی را که برای قصه گویی انتخاب می کنید باید طوری باشد که هر شب قسمتی از آن به صورت منطقی تمام شود و مقدمات ماجرای بعدی هم در همان شب گفته شود.


پس از همین حالا دست به کار شوید و فارغ از تاثیرگذاری قصه در ادا کردن کلمات، تکوین شخصیت، قدرت تخیل، افزایش اعتماد به نفس و برای کودکان تان قصه بگویید، قصه هایی که قرار است در روزهای نه چندان دور آینده، تنها فصل مشترک آن ها با دنیای عجیب و دوست داشتنی کودکی شان باشد.

دراهمیت قصه صوتی گویی و خواندن با کودکان می توان با نقل قولی از افلاطون صحبت را شروع کرد . افلاطون می گوید:

باید پرستاران و مادران را وادار کنیم فقط حکایاتی را که پذیرفته ایم برای کودکان نقل کنند و متوجه باشند پرورشی که روح اطفال از راه گفتن حکایات به دست می آورد ، به مراتب بیش تر از تربیتی است که جسم آن ها با ورزش پیدا می کند.»

 قصه ها و افسانه ها همواره در رشد و کمال ذهنی و فرهنگی انسان ها مؤثر بوده اند و به نوعی زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم ، شیوۀ کار و تولید آن ها و رفتار ، تفکر ، احساس ، مذهب ، اخلاق و اعتقادات هر جامعه را نشان داده اند.

انسان ها برای فرار از ناکامی ها و نابرابری ها ی اجتماعی و اقتصادی و محرومیت های گوناگون،آرزوها ی شان را با آرامش خیال در قالب افسانه ها، قصه ها ، متل ها ، ترانه ها  و لالایی ها گفته اند.

قصه از ابتدای آفرینش تا کنون وجود داشته است و شاید نخستین قصه ، قصۀ آدم و حوا و نخستین قصه گو حضرت آدم باشد که ماجرای رانده شدنش از بهشت را برای فرزندانش تعریف کرد.

قصه گویی هم چنین به عنوان روشی برای آموزش ارزش های اجتماعی و اخلاقی  استفاده شده. تأکید افلاطون و ارسطو بر قصه گویی  برای کودکان نیز از همین جنبه است .

قصه دربارۀ انسان ها و اشیاء به صورتی متفاوت و با زبانی خوشایند ،آن ها را به آموختن ترغیب می کند.

درون مایۀ اصلی قصه ها آرزوی انسان ها بوده و هست . در واقع انسان ها نیازهای شان را با زبانی ساده و قابل فهم در قصه بیان می کنند. طرح  مسائل هیجان انگیز و عجیب و ظهور عوامل طبیعی ، غیر طبیعی و متافیزیکی باعث می شود شنوندگان از شنیدن قصه  لذت ببرند و انگیزۀ یادگیری در آن ها بیش تر  شود .

کودکان با شنیدن افسا نه ها ، اسطوره ها و قصه های قومی دربارۀ  جهان و آنچه در آن است  اطلاعاتی به دست می آورند و  در ذهن خود ، آرزوهای مطلوبشان را  شکل می دهند . تقریباً تمام افسانه های اقوام و ملل گوناگون این  ویژگی را دارند.

در قصه تمایلات  درونی افراد   تجسم خارجی می یابد و چهره ها و حوادث آن قابل فهم می شود. در طب سنتی هندو برای  بیماران روانی قصه ای می گفتند که مشکل خاص او را مجسم می کرد و از او می خواستند  دربارۀ آن  فکر کند . در این روش انتظار داشتند وقتی  بیمار به داستان فکر  می کند ، هم ماهیت دشواری ها و گرفتاری های آزاردهندۀ زندگی خود ر ا بشناسد و هم راه  حلی برای درمان آن پیدا کند . از میان آن چه داستان دربارۀ ناامیدی ها ، امید ها  و پیروزی  انسان بر دشواری ها و گرفتاری ها می گفت ، بیمار می توانست نه فقط چاره ای ب:.۸’ای مشکل خود بیابد ، بلکه هم چون قهرمان داستان راهی نیز برای بازیابی خویش کشف می کرد .

اما  اهمیت قصه تنها برای کمک به  رشد انسان و آموختن روش های درست ِ زندگی نیست . قصه وقتی درمان کننده است که بیمار به  جزییاتی از داستان فکر کند . جزییاتی که بیانگر  مشکلات و کشمکش های درونی و کنونی زندگی فرد است و به او کمک می کند  به راه حل های فردی برسد.

کودکی که با شنیدن قصه باور کرده است یک  چهرۀ  به ظاهر  نفرت انگیز و خطرناک ممکن است  ، به طرز سحرآمیزی تغییر ماهیت دهد و به بهترین و دوست داشتنی ترین دوست و ناجی تبدیل شود ( مثل داستان دیو و دلبر یا شاهزاده خانم و قورباغه) می تواند باور کند  کودکی را که نمی شناسد ، می تواند  بهترین دوست او

شود .اعتقاد به حقیقت قصه به او جرئت می دهد در نخستین برخورد با یک کودک ناشناس خود را کنار نکشد .

قصه ها هم شادی آفرینند و هم آموزنده . در قصه ها از واژه هایی استفاده می شود که کودکان را تحت تأثیر قرار می دهد .

اما بهترین شیوۀ قصه گویی کدام است ؟ در این زمینه ، روش های متفاوتی هست . از جمله این که لازم است بعد از گفتن هر قصه یا هنگام قصه گویی  به کودک فرصت دهیم به  قصه فکر کند و دربارۀ آن حرف بزند . این روش از نظر عاطفی و عقلی برای کودک بسیار مفید است.

برای این که داستان توجه کودک را جلب کند بهتر است سرگرم کننده باشد و کنجکاوی او را برانگیزد . هم چنین لازم است تخیل کودک را فعال کند و به او کمک کند توانایی ذهنی اش را افزایش و احساساتش را توضیح دهد.

بهتر است داستان با همۀ جنبه های شخصیتی کودک ارتباط داشته باشد و از نیازهای کودکانه وی  سوء استفاده نکند . قصه باید  نیازهای درونی کودک را جدی بگیرد و اعتماد او  را به خود و آینده اش تقویت کند.

آگاهی دادن به کودک دربارۀ دنیایی که در آن زندگی می کند ، پرورش عادت های مفید و ایجاد عزت نفس و حس استقلال طلبی و گسترش خلاقیت از مهم ترین هدف هایی است که در قصه گویی برای کودک دنبال می شود.


تعمیر موبایل

شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد! که باتری موبایلتان تا دیروز کار می‌کرد ولی امروز که مشاهده کردید گوشی خاموش شده و حدس زدید که باتری آن تمام شده، آن را به شارژز وصل کنید ولی در کمال تعجب گوشی نه شارژ می‌شود و نه عکس‌العملی از خود نشان می‌دهد! یا اینکه این اتفاق برای گوشی‌ای که چند ماه از آن استفاده نکردید(احتمالا به دلیل خریدن گوشیِ جدید) و حالا هوس کردید دوباره از آن استفاده کنید و در کمال تعجب اتفاقی که به آن اشاره کردیم بیفتد و باتری شارژ نشود.

dead-battery-CHeJoori.in

در چنین مواقعی دو ترفند پیش روی ما قرار دارد که با انجام دادن آن‌ها بتوانیم باتریِ مرده‌ی خود را زنده کنیم و از هزینه‌ی اضافی برای خریدنباتری جدید جلوگیری کنیم که در زیر هر دوی آن‌ها را بیان می‌کنیم.

توجه:‌فقط در صورتی که باتری موبایل شما دچار مشکل شده باشد روش‌های زیر را انجام دهید و از روی کنجکاوی آن را روی باتری‌های سالم امتحان نکنید.

آموزش زنده کردن باتری‌های خراب و مرده‌ی موبایل

متد اول: استفاده از باتری ۹ ولتی

لوازمی که احتیاج داریم:

  • چسب برق
  • دو رشته سیمِ برق معمولی
  • یک عدد باتری ۹ ولتی728px-Revive-a-Cell-Phone-Battery-Step-1-Version-2

روش کار:

باتری موبایلتان را از داخل موبایل خارج کنید.

728px-Revive-a-Cell-Phone-Battery-Step-10-Version-2

حالا یکی از رشته سیم‌ها را به سرِ + باتری وصل کنید و آن را با چسبّ برق در جای خود محکم کنید.

همین کار را با آن‌یکی رشته سیم و سرِ منفیِ باتری هم انجام دهید.

728px-Revive-a-Cell-Phone-Battery-Step-4-Version-2

حالا سیمی که از سر + باتری خارج می‌شود را به سر + باتری موبایلتان وصل کنید و با چسب برق آن را در جای خود محکم کنید. سیمی هم که از سر – باتری خارج می‌شود را به سر منفی باتری موبایل وصل کنید و آن را با چسب سر جای خود محکم کنید.

728px-Revive-a-Cell-Phone-Battery-Step-5-Version-2

حالا کافی است حدود ۱ دقیقه صبر کنید و به باتری موبالتان دست بزنید و ببینید اگر کمی گرم شده باشد، دیگر کافیست و می‌توانید حالا سیم‌ها را جدا کنید.

728px-Revive-a-Cell-Phone-Battery-Step-6-Version-2

728px-Revive-a-Cell-Phone-Battery-Step-7-Version-2

باتری را داخل گوشی بیندازید و گوشی را روشن کنید. احتمالا اگر کمی شانس داشته باشید موفق خواهید شد!

728px-Revive-a-Cell-Phone-Battery-Step-9-Version-2

متد دوم: استفاده از فریزر

باتری گوشی را خارج کنید و آن را داخل یک کیسه‌ی پلاستیکی قرار دهید تا آب و رطوبت به آن نفوذ نکند.

728px-Revive-a-Cell-Phone-Battery-Step-11-Version-2

حالا کیسه را داخل چیزی شبیه به یک بشقاب یا کاسه قرار دهید و سپس آن را داخل یکی از طبقات فریزر قرار دهید و اجهزه دهید که حداقل ۱۲ ساعت آنجا بماند.

728px-Revive-a-Cell-Phone-Battery-Step-12-Version-2

سپس آن را از داخل فریزر خارج کنید و از کیسه دربیاورید.

اگر ذرات یخ روی آن است، سعی کنید آن‌ها را پاک کنید و اجازه دهید باتری مدتی را در هوای معمولیِ اتاق بماند تا کمی گرم شود.

728px-Revive-a-Cell-Phone-Battery-Step-14-Version-2

حالا آن را وارد گوشی کنید و گوشی را روشن کنید.

728px-Revive-a-Cell-Phone-Battery-Step-15-Version-2


افزایش کنش و بهبود روابط میان فردی با کودک

شنوایی یکی از حواس پنجگانه است که در هنگام کودکی کارایی بسیار برجسته‌ای دارد. هنگامی که برای کودک داستان کودکانه می‌گویید حس شنوایی او را درگیر می‌کنید. کودک دوست دارد با پدر و مادرش کنش و تعامل داشته باشد. داستان‌های پیش از خواب به بهبود روابط میان‌فردی کودک و پدر و مادر می‌انجامد. احساس صمیمیت و همدلی کودک و والدینش را بهبود می‌بخشد. به کودک نشان می‌دهد که برای خانواده‌اش اهمیت دارد و برای او حتی پیش از خوابیدنش وقت می‌گذارند. پدر و مادر با داستان گفتن برای کودک از کودکشان حمایت عاطفی می‌کنند و کودک به خوبی این حمایت را درک می‌کند.

سخن گفتن با کودک به صورت غیرمستقیم

گاهی نمی‌توانیم درباره‌ی برخی از مسائل به صورت مستقیم با کودک سخن بگوییم. در چنین شرایطی داستان کودکانه گفتن می‌تواند ابزاری برای انتقال حرف‌هایمان به کودک باشد. فرض کنید کودک به بهداشت فردی اهمیت نمی‌دهد والدین می‌توانند داستانی با موضوع بهداشت و تمیزی برای کودک بگویند تا از او بخواهند به بهداشت فردی اهمیت دهد.

بهبود توانایی تخیل و خیال پردازی

داستان گفتن برای کودک به بارور شدن توانایی تخیل کودک کمک می‌کند. کودک با شنیدن داستان به تصویرسازی ذهنی و تجسم آن‌چه می‌شنود دست می‌زند. توانایی تخیل و خیال‌پردازی در کودک به رشد توانایی‌های ذهنی کودک می‌انجامد. پس والدین با کتاب خواندن و داستان گفتن برای کودک، به بهبود توانایی تخیل و رشد توانایی‌های ذهنی کودک کمک می‌کنند.

کاهش بی‌خوابی کودک

با داستان گفتن برای کودک می‌توانیم استرس و ناراحتی‌هایی که در روز دچارشان شده است را برطرف کنیم. هنگامی که کودک از نظر فکری و روانی آرام شود می‌تواند خوابی آسان‌تر و باکیفیت‌تر داشته باشد. داستان گفتن پیش از خواب زمینه را برای خواب بهتر کودک فراهم می‌کند.

رشد اخلاقی کودک

داستان‌هایی که برای کودک گفته می‌شود او را با اخلاق و اصول اخلاقی آشنا می‌کند. داستان‌ها می‌توانند به رشد اخلاقی کودک کمک کنند. پیش‌تر درباره‌ی دیدگاه رشد اخلاقی کلبرگ سخن گفتم؛ می‌دانیم رشد اخلاقی از دیدگاه کلبرگ مرحله‌ای است. داستان‌هایی که  نیازمند نتیجه‌گیری شنونده هستند به رشد اخلاقی کودک کمک می‌کنند.

قصه کودکانه گفتن برای کودک را فراموش نکنید.

قصه گفتن و کتاب خواندن پیش از خواب برای کودکان را جدی بگیرید. قصه گفتن تنها ۱۰ دقیقه از وقت شما را خواهد گرفت که زمانی اندک است. اما به یاد داشته باشید همین زمان اندک می‌تواند به بهبود رشد روانی کودک بیانجامد. به جای آن‌که برای کودک قصه‌ای صوتی خریداری کنید خودتان برایش قصه بگویید. هیچ صدایی جایگزین صدای پدر و مادر نمی‌شود. کودک دوست دارد قصه را از زبان شما بشنود تا آرام بگیرد و بداند که دوستش دارید. به یاد بسپارید که سبک زندگی شما در آینده‌ی کودکتان موثر است.


قصه کودکانه کهن ترین شکل ادبیات است و آئین و سنتی است که از قدیم به ما هدیه شده است . ما با زنده نگه داشتن آن ، فرهنگ و داستان های یک مرز و بوم را نگاه داشته ایم . از زمانیکه انسان های نخستین در کنار آتش گرد یکدیگر می نشستند قصه گویی وجود داشته است و توسط پیران راه و رسم زندگی و مقابله کردن با سختی ها به شکل قصه و افسانه برای کوچک و بزرگ روایت می شده است . مادربزرگ ها و پدربزرگ های ما قصه گویان ماهری بودند و افسانه های قومی و ملی را برایمان نقل می کردند . امروزه نیز قصه گویی رواج دارد اما شکل آن کمی تغییر کرده است . زندگی مدرن مادربزرگ ها را از کودکان دور کرده است و مادرها و پدر ها به خاطر مشغله ی کاری زمان کمتری را به قصه گویی اختصاص می دهند برای همین بازار قصه های صوتی داغ شده است و با یک کلیک کودک می تواند قصه های کودکانه را بشنود و یا با تماشای یک کارتون یا تئاتر اجرای یک قصه را ببیند . بله همگی راه های آشنا شدن با داستان هستند اما تاثیر قصه گویی مستقیم با کودکان را ندارند . شاید من سخت گیری می کنم اما اگر تجربه ی قصه گویی با کودکان را نداشتم و تاثیر مثبت آن را نمی دیدم می توانستم آسان تر بگیرم . به هر جهت پیشنهاد من قصه گویی سنتی ( کلاسیک ) است که از دیرباز وجود داشته است . قصه گویی سنتی به این معنا که قصه گو در کنار بچه ها می نشیند ، آنها را لمس می کند ، به چشمانشان نگاه می کند ، در لحظه  احساساتش را با آنها شریک می شود ، نیاز کودکان را می بیند ، پای صحبت های آنها می نشیند ، سوالهایشان را پاسخ می دهد ، با آنها می خندد ، می ترسد ، می گرید و بدین گونه قصه ی خود را به پایان می رساند .خوشبختانه چند سالیست که در مهدکودک های تهران قصه گویی باب شده است و ارزشی برای این سنت قدیمی قائل شده اند و ساعتی را به عنوان کلاس قصه گویی اختصاص داده اند ( البته من از حال و روز شهرهای  دیگر ایران بی خبر هستم و امید دارم که قصه گویی رواج داشته باشد ) این را می دانم که در دنیا و مخصوصا اروپا قصه گویی اهمیت بسیاری دارد و آنها با انتخاب قصه های ملی ، کودکانشان را آموزش می دهند تا در بزرگسالی به فردی موفق و موثر در جامعه تبدیل شوند و بتوانند کشور خودشان را آباد کنند . قصه گنجینه ی یک کشور است . بسیاری از زبان شناسان و تاریخ شناسان بر روی قصه ها و افسانه ها تحقیق می کنند پس قصه ارزش والایی دارد و نباید نادیده گرفته شود . چند سالی است که ما شاهد گردهمایی ها و جشنواره های بین المللی قصه گویی در ایران می باشیم البته تعداد آنها فعلا اندک است ولی با کوشش ما می توانند رونق چشمگیری داشته باشند . جشنواره ی بین المللی قصه گویی کانون پرورش و فکری کودکان هر سال برگزار می شود و قصه گویان خارجی نیز در آن شرکت می کنند و قصه های مرز و بوم خود را روایت می کنند . من تاکید می کنم که از این جشنواره بازدید کنید تا با شکوه و تاثیر قصه گویی آشنا شوید و هم چنین با روایت های متفاوت آشنا شوید و اگر خود قصه گو هستید در کلاس هایتان از آنان بهره بگیرید و تمام تلاشتان را برای بهتر دیده شدن این فرهنگ و سنت بیشتر کنید . در ادامه چند مورد از تاثیرات قصه و قصه گفتن را برای شما ذکر می کنم :

 


∗ قصه گویی باعث ایجاد ارتباط عاطفی بین قصه گو و شنونده ( کودکان ) می شود که از این طریق می توان با کودک رابطه ای دوستانه برقرار کرد و حرفهای او را شنید .

∗ توانایی های کودک را در زمینه های عاطفی ، اخلاقی ، اجتماعی افزایش می دهد و به او کمک می کند تا درکی از تجربه های خود در دنیا داشته باشد .

∗ بهتر گوش می دهد و دایره لغات آن گسترده تر می شود . به رشد کلامی کودک کمک می کند . ( به کودکانی که دیر زبان باز می کنند کمک بسیاری می کند )

∗ صداها ، کلمات و مفاهیم را درک و کشف می کند . کمک بسیاری به یادگیری خواندن و نوشتن می کند .

∗ با زبان محاوره و نوشتاری آشنا می شوند و به کتاب خواندن علاقه مند می شوند .

∗ در قصه ها به دنبال راه حل مشکلات خود می گردند و در دنیای واقعی می توانند با مشکلاتشان روبه رو شوند چون می دانند که قهرمان داستان از پس مشکلاتش برآمده است .

∗ با افکار ، نظریه ها ، عقاید جدید آشنا می شوند و بعد های دیگر زندگی را می شناسند .

∗ حافظه ی کودک پرورش می یابد و می تواند مطالب بیشتری را در ذهن خود به خاطر بسپارد و در آینده آنان را استخراج کند ( به اصطلاح مخزن ذهنش را پر می کند )

∗ کودکان در قصه گویی مهارت پیدا می کنند و می توانند به قصه های خود بیاندیشند و آنها را بیان کنند .


 

مفتخرم که کتاب ( می خواهم قصه گو شوم ) به نویسندگی اینجانب " شیدا مزکی " را به شما معرفی کنم .تمام مطالب مورد نیاز با قصه گویی ، روش ها و ابزارها ، طرح درس و داستان های ایرانی ، در این کتاب نوشته شده است . برای آشنایی بیشتر با کتاب به بخش معرفی کتاب کودک مراجعه کنید .

تمامی مطالبی که در این بخش و  بخش بعدی به صورت خلاصه نوشته شده است را می توانید در این کتاب کامل و جامع بخوانید .

برای تهیه و سفارش کتاب ( می خواهم قصه گو شوم ) تماس با من بگیرید و به نشانی الکترونیکی ام پیام بدهید .

همچنین می توانید در شبکه های مجازی اینستاگرام و تلگرام به این آیدی پیام بدهید : 


امیدوارم شما نیز با به کار گیری این دلایل و دلایل دیگر بتوانید روشن کننده ی راه قصه گویی در مجموعه و یا خانه ی خود باشید . اگر علاقه مند به قصه گویی هستید با ثبت نام کردن در سایت مقاله ی چگونه یک قصه گو شویم را مشاهده و مطالعه فرمایید . (  فقط کافیست بعد از ثبت نام  کردن به سایت  ورود کنید )

مقاله های مرتبط را مطالعه کنید : آشنایی با شاهنامه ، صمد بهرنگی کیست


اهمیت قصه کودکانه گفتن برای کودکان

 

گروه ویراستاران کتابک

قصه گفتن یا خواندن کتاب برای کودکان یکی از بهترین راه‌های گذراندن وقت با آن‌ها است. قصه های کودکانه گفتن نه تنها صمیمیت شما را با کودک افزایش می‌دهد، بلکه به رشد ذهنی و گسترده شدن دایره لغات او نیز کمک می‌کند. با خواندن کتاب یا قصه گفتن برای کودک، در واقع او را با اصوات گوناگون آشنا می‌کنید و در عین حال ارزش واقعی مطالعه را به او نشان می‌دهید. همین امر باعث می‌شود کودک در سنین بالاتر اشتیاق بیشتری به مطالعه نشان دهد. قصه گفتن برای کودک باعث تقویت قوه تخیل او می‌شود و حس کنجکاوی او را بر می‌انگیزد. خواندن کتاب‌هایی که مخصوص کودکان و دارای تصاویر زیبا و جذاب هستند مهارت تفکر را در کودک تقویت می‌کند. کودک نسبت به پدیده‌های اطراف خود اشتیاق بیشتری نشان می‌دهد و در آن‌ها دقت بیشتری می‌کند.

تقویت مهارت‌های ذهنی کودک

شنیدن قصه یا کتاب مهارت‌های ذهنی کودک را تقویت می‌کند. برعکس تماشای تلویزیون که قوه تخیل کودک را تنبل می‌کند و اجازه تفکر مؤثر را به او نمی‌دهد، شنیدن قصه باعث می‌شود کودک از دانسته‌ها و تصاویر ذهنی خود استفاده کند. کودکان صحنه‌های داستان را در ذهن خود همانطور که دوست دارند می‌سازند و از اینکار لذت می‌برند.

گفتن قصه‌های غنی برای کودکان باعث می‌شود آن‌ها با فرهنگ و آداب و رسوم ملی خود بیشتر آشنا شوند و در رابطه با جامعه و خانواده خود اطلاعات بیشتری کسب کنند. از طریق قصه یا کتاب می‌توان کودکان را با مفاهیمی اخلاقی نظیر صداقت، شجاعت، فداکاری، محبت و . آشنا کرد. همچنین می‌توان تنوعی را که در میان مردم جهان و جوامع گوناگون وجود دارد به آن‌ها نشان داد.

ساختن قصه‌های خیالی با تصاویر کتاب

قصه گفتن برای کودکان تنها به معنای خواندن کتاب برای آن‌ها نیست. شما می‌توانید با فرزندتان به تصاویر یک کتاب نگاه کنید و برای او با توجه به تصاویر قصه‌ای خیالی بسازید و برای او بگویید. شاید با اینکار استعداد نهفته خودتان نیز در قصه‌گویی آشکار شود. همچنین می‌توانید نظر فرزندتان را نیز راجع به تصاویر جویا شوید. شما می‌توانید از طریق قصه‌هایی که برای فرزندتان می‌گویید، او را با پدیده‌های اطراف بیشتر آشنا کنید و یا حتی او را برای انجام کاری آماده کنید. مثلاً اگر قرار است او را نزد پزشک ببرید و تصور می‌کنید که ممکن است فرزندتان دچار واهمه شود، می‌توانید پیش از اینکار قصه‌ای در این رابطه برای او بگویید تا تصویری خیالی در ذهن او بسازید و آمادگی او را افزایش دهید.

ایجاد روابط صمیمانه

همچنین می‌توانید قصه واقعی از زندگی خودتان و حوادثی که در گذشته، مثلاً دوران کودکی، برایتان اتفاق افتاده است برای فرزندتان بگویید. با اینکار، علاوه بر سرگرمی، فرزندتان با شما و گذشته‌تان نیز بیشتر آشنا می‌شود. قصه گفتن علاوه بر کودکان برای والدین نیز بسیار مفید است. پدر یا مادر می‌توانند از طریق قصه گفتن یا خواندن کتاب برای فرزندشان با او ارتباط برقرار کنند و در روابط خود، صمیمیت را افزایش دهند. کودکانی که روابط صمیمانه‌ای با والدین خود دارند، در آینده کمتر دچار آسیب‌های اجتماعی می‌شوند و در روابط خود با دیگران موفق‌ترند. همچنین والدینی که با فرزند خود رابطه نزدیکی دارند، راحت‌تر می‌توانند رفتار آن‌ها را کنترل کنند و آن‌ها را در زندگی راهنمایی کنند.

سن مناسب

برای قصه گفتن یا خواندن کتاب، هیچ سن خاصی سن مناسب مشخص نشده است. هر چه سن کودک کمتر باشد بهتر است. برخی متخصصان معتقدند می‌توان برای کودک از همان دوران نوزادی قصه گفت؛ اما از نظر برخی دیگر، بهترین سن برای قصه گفتن یا خواندن کتاب، ۴ – ۶ ماهگی است زیرا از این سن به بعد کودک می‌تواند سر و گردن خود را کنترل کند و به تصاویر کتاب نگاه کند. در هر صورت، در هر سنی که برای فرزندتان کتاب بخوانید او از قرار گرفتن در بغل شما و شنیدن صدایتان لذت خواهد برد.

یکی از بهترین سرگرمی‌ها

قصه گفتن یا خواندن کتاب، علاوه بر مزایای مذکور، یکی از بهترین انواع سرگرمی‌ها است. کودکان عاشق شنیدن قصه هستند! مطمئن باشید هر زمانی که بخواهید برای آن‌ها قصه بگویید، آن‌ها از خود آمادگی و اشتیاق نشان خواهند داد. پس قصه گفتن را فقط به پیش از خواب محدود نکنید. هنگام سفر در قطار، هواپیما یا خودروی شخصی، در پارک، در حمام و یا حتی در مطب پزشک می‌توانید برای فرزندتان قصه بگویید و او را سرگرم کنید.

قصه گفتن یا خواندن کتاب به سایر زبان‌ها

بسیاری از والدین، علاوه بر زبان مادری به یک یا چند زبان دیگر نیز مسلط هستند. اگر شما جزء این دسته از والدین هستید، از فرصتی که در اختیاردارید به نفع فرزندتان استفاده کنید. برای او به زبانی دیگر قصه بگویید یا کتاب بخوانید. همچنین می‌توانید شعرهای آن زبان را برای او بخوانید. با اینکار، پایه‌های اولیه یادگیری زبان دوم در ذهن فرزند شما شکل می‌گیرد و همین در آینده برای یادگیری زبان دیگر به او کمک خواهد کرد. قصه گفتن به زبانی دیگر به تقویت مهارت‌های زبانی خود شما نیز کمک خواهد کرد. برای تسهیل اینکار می‌توانید از کتاب‌های دوزبانه استفاده کنید. 


نقش قصه کودکانه صوتی  در آموزش

مقدمه:

قصه گویی در کشور ما سابقه ای بس دیرینه و قدیمی دارد، اما نفوذ عوامل و وسایل ارتباط جمعی و علاوه بر آن مسائل خاص حوزه های شهرنشینی، موجب شده تا نقش قصه گویی در طول دوران و به ویژه در نظام های آموزشی کم رنگ شود.

 

همچنین به قصه گویی هنوز به عنوان یک فن نگاه نمی شود و در نظام آموزش و پرورش جایگاه شایسته ای برای قصه گویی به چشم نمی خورد. بسیاری از علاقمندان به این فن، به تجارب خود متکی هستند و کمتر با روش های علمی و اصول قابل قبول این فن آشنایی دارند. بحث درباره ی نظام تعلیم و تربیت بسیار گسترده است، به گونه ای که وارد شدن به هر حیطه از آن، نیازمند دانش و تخصص است و اگر محققی واجد تخصص نباشد و علاوه برآن در زمینه ی مسائل تربیتی صبر و حوصله و دقت لازم را به کار نبرد، بی شک نمی تواند این نظام را به سر منزل مقصود هدایت کند.

همان گونه که می دانید در کشور ما به رغم وجود گنجینه های علم و معرفت و داستان ها و افسانه های زیبا و آموزنده، اولیا و مربیان بیشترین وقت خود به مسائل آموزشی کودکان اختصاص می دهند و دانش آموزان نیز، در خانه و مدرسه بیشتر اوقات خود را صرف یادگیری های غیر فعال کرده، از سختی و خشکی دروس و اضطراب امتحان و نمره رنج می برند. بدین ترتیب اغلب اولیا و مربیان از هدف اصلی تعلیم و تربیت که پرورش انسان های خلاق، مبتکر و کارآمد است باز می مانند.

 

آنچه که این مقاله در پی آن است، بررسی جایگاه قصه گویی در نظام آموزش رسمی کشور است. این نظام گسترده بخش بسیار وسیعی از جامعه را تحت پوشش قرار می دهد. از دوران پیش دبستان تا دوران دانشگاه گستره ی نظام تعلیم و تربیت است، اما در این مقاله هرجا به نظام آموزشی اشاره می شود، مراد دوران پیش دبستان و دبستان است. این دو بخش نیمی از جمعیت دانش آموزی را تحت پوشش خود دارد. با این اوصاف این مقاله در پی آن است که به این سوالات پاسخ دهد:

 

  • آیا قصه گویی می تواند در رقابت با فعالیت های رسمی مدرسه به جایگاهی مطمئن دست یابد؟
  •  آیا در نظام آموزشی ما به قصه گویی به عنوان فعالیتی جدی نگاه می شود یا فعالیتی تفننی است که ارزش علمی - آموزشی خاصی ندارد ؟ و. 

 

با توجه به همه ی عوامل فوق در این مقاله ضمن مطالعه ی آرا و نظرات صاحب نظران سعی شده است تا با نگاهی دوباره به فعالیت قصه گویی جایگاه واقعی آن در نظام آموزشی کشور مورد ارزیابی قرار گیرد.

 

 

قصه چیست؟

ادبیات کودک شامل قصه، شعر، نمایش، افسانه و داستان و. است. ادبیات کودکان عبارتست از: تلاشی هنرمندانه در قالب کلام برای هدایت کودک به سوی رشد، با زبان و شیوه ای مناسب و در خور فهم او. به بیانی دیگر ادبیات عبارت است از چگونگی تعبیر و بیان احساسات، عواطف و افکار به وسیله ی کلمات در اشکال و صورت های گوناگون.

 

برای شناخت جایگاه واقعی قصه گویی در نظام تعلیم و تربیت ابتدا لازم است عناصر اصلی این سرفصل را مورد دقت قرار دهیم.

پایانی خوش برای قصه‌های خوب

 

مطمئناٌ با شناخت و تعریف صحیح از کلیدهای واژگانی اصلی این عنوان، زمینه برای دستیابی مطمئن تر به جایگاه قصه گویی فراهم می شود.

 

در این عنوان به دو کلمه ی اصلی بر می خوریم نخست:

 قصه و دوم:

نظام تعلیم و تربیت برای شروع بحث بهتر است ابتدا کلمه ی قصه و قصه گویی را مجدداٌ تعریف کنیم: خانم سیما داد در کتاب فرهنگ و اصطلاحات ادبی ذیل کلمه ی قصه آورده است: " قصه در لغت به معنی حکایت و سرگذشت است و دراصطلاح به آثاری اطلاق می شود که در آن ها تاکید برحوادث خارق العاده بیشتر از تحول و تکوین آدم ها و شخصیت ها است. در قصه یا حکایات محور ماجرا بر حوادث خلق الساعه قرار دارد. حوادث قصه ها را به وجود می آورند و در واقع رکن اساسی بنیادی آن را تشکیل می دهند ؛ بی آنکه در گسترش و بازسازی قهرمان ها و آدم های قصه نقشی داشته باشد. "

 

همچنین در لغت نامه ی دکتر معین درباره ی کلمه ی تعلیم آمده است: "آموختنی های مربوط به مسائل اجتماعی، تمدن و امور اجتماعی. آموختن و یاد دادن" و تربیت: "پرورش دادن، رشد کردن "معنی شده است.

 

با توجه به دو تعریف فوق زمینه های بررسی جایگاه قصه گویی در نظام های آموزشی مشخص تر می شود.

 

 

جایگاه داستان کودکانه

برای بهبود نظام تعلیم و تربیت با توجه به گستره ی بسیار وسیع آن؛ نخست لازم است نوع جامعه ای که درآن به نقش و جایگاه قصه می پردازیم را بشناسیم. در بررسی جوامع و تا حدود پانزده سال قبل به دو نوع جامعه برمی خوریم: جامعه ی کشاورزی و جامعه ی صنعتی.

هرکدام از این دو جامعه از ارتباطاتی یک سویه بهره می بردند و وسیله ی انتقال پیام در آن ها عمدتاٌ نوشته، رادیو و تلویزیون بود. در اواخر قرن بیستم شاهد پیدایش جامعه ی دیگری به نام جامعه ی اطلاعاتی بودیم که اصلی ترین منبع در این جامعه دانش و اطلاعات است و عمده ترین سازمان های آن مراکز تحقیقاتی، دانشگاه ها و نظام های آموزشی می باشد. در این جامعه ارتباطات دوسویه و چند سویه است و این توانایی علاوه بر افزایش دادن سرعت ارسال و دریافت اطلاعات باعث افزایش فوق العاده ی سرعت رشد دانش نیز شده است. بنابراین در بخش آموزش دیگر نیازی به حفظ کردن مطالب نیست و باید هدف گذاری، برنامه ریزی و فرایند تدریس به سرعت از شیوه ی حفظ کردن و انبارداری اطلاعات به سمت ایجاد مهارت در فراگیرندگان به منظور توانایی دریافت اطلاعات مفید و مورد نیاز، چگونگی تجزیه و تحلیل داده ها و کسب نتایج تولید دانش تغییر جهت دهد و زمینه برای یافتن روابط و حقایق به جای آموزش آن ها فراهم شود.

 

مفاهیم کودکانه در جهان کودکانه

 

با این اوصاف آیا نظام تعلیم و تربیت قابلیت این را دارد که مجدداٌ به فعالیت هایی نظیر قصه گویی رویکرد تازه ای ایجاد کند یا خیر ؟

اکنون همه ی نظام های تعلیم و تربیت به گونه ای با فناوری های ارتباطی درگیر می باشند. با توجه به هزینه های بسیار بالایی که در بسیاری از مدارس جهت بهبود امر تدریس و یادگیری به کار برده اند، انتظار می رفت که این عوامل به سمت ساده سازی و هیجان بخشیدن به آموزش پیش رود؛ اما متاسفانه در عمل مدارس فاقد نشاط و شادابی لازم می باشند. جریان تعلیم و تربیت نه فقط باید موجب شود تا خلاقیت در دانش آموزان توسعه یابد بلکه باید زمینه های آن را هم فراهم کند.

از سویی در نظام آموزشی رسمی کشورها و به ویژه در کشورهای جهان سوم به دلیل نیاز روزافزون جوامع به نیروهای متخصص تاکید بر یادگیری تئوریک است و به آموزش های نظری بیش از سایر آموزش ها توجه می شود.

به نظر می رسد نظام های آموزشی به ویژه نظام تعلیم و تربیت در کشور ما نیاز به بازسازی در زیربناهای فکری دارد. برای این منظور باید افراد آگاه و خبره بتوانند نیازهای جامعه ی اطلاعاتی را در کنار امور آموزشی به گونه ای سازماندهی کنند که تنوع فعالیت ها حفظ شده و همه چیز در خدمت سازندگی افرادی پرشور قرار گیرد.

 

 

نقش قصه

از جمله فعالیت هایی که می تواند بدون ایجاد حساسیت در نظام آموزشی از عهده ی مسئولیت خطیر پرورش کودکان بر آمده و همه چیز را همانند حلقه ای واحد به دور خود جمع کند، فعالیت قصه گویی است. قصه به لحاظ نیاز فطری انسان، همیشه یکی از برنامه های مورد علاقه ی اوست. در طول تاریخ علی رغم پیشرفت های سریع تکنولوژی هنوز زبان ساده ی قصه نقش بسیار مهمی در بیان مسائل آموزشی دارد. هرچند با توجه به تغییرات تکنولوژی، تغییراتی اساسی در استفاده از قصه ها صورت گرفته است و به سختی رویکردهای سابق نسبت به قصه گویی ایجاد می شود، اما با هماهنگی بین بخش های مختلف نظام های آموزشی می توان خلا موجود در آن را پر کرد.

در این راستا توجه به این نکته ضروری به نظر می رسد، که یکی از بخش های مهم ادبیات کودک، قصه می باشد. قصه کودک را در همه ی اوقات زندگی پرورش می دهد و باعث مسرت خاطر، وسعت تخیل و قوت تصور او می شود و نیز نیروی ابتکار و ابداع به او می بخشد. قصه هایی که کودکان می خوانند و می شنوند اثری عمیق در فکر و روحیه ی آنان می گذارد و آن ها را برای رویارویی با مسائل رشد و معاشرت با دیگران آماده می سازد و نیز در درک و فهم مشکلات زندگی آن ها را یاری می دهد.

قصه، به ویژه در زمینه های زبان آموزی و آموختن کلمات تازه به کودکان نقش قاطعی دارد.

 

هدف های برنامه ی ادبیات کودکان و به ویژه قصه در آموزش و پرورش دوره ی ابتدایی عبارتند از:

1- کمک به پرورش قدرت بیان و عواطف و افکار کودکان

2- تقویت و پرورش نیروی تخیل در کودکان

3-تحریک قوه ی ابتکار و ابداع در کودکان

4-ایجاد عشق و علاقه به ادبیات در کودکان

5- رشد اعتماد به نفس کودک و علاقمند ساختن او به آزادی و عدالت اجتماعی

6- برآوردن نیازهای عاطفی کودک و آماداه ساختن او برای دریافت پیام های اخلاقی و انسانی و شهروندی خوب بودن.

 

کودک و قصه

 

متاسفانه نکته ای که تا کنون در نظام های آموزشی به چشم می خورد، تاکید بر جهل و نادانی کودکان است و این نگرش حاکی از طرز تلقی " انسان شکل نیافته " در تعلیم و تربیت است.

علاوه بر آن کتاب های درسی در هزاره ی جدید در حال تغییر است، اگر چه هنوز کتاب ها به صورت کامل متناسب با توانایی ها و خصوصیات ذهنی کودکان تدوین نشده است، اما آموزشگران جدید نسبت به نقش قصه در پرورش جسمی و روانی و ذهنی کودکان تاکید بسیار دارند و جامعه هم تا حدود زیادی این تغییرات را پذیرفته است.

طرز تلقی بزگسالان نسبت به کودک و سرشت او بخش مهمی از برداشت نسبت به مفهوم کودکی است. ادبیات جدید کودک، محصول دگرگونی در مفهوم کودک است و نگرش های تازه ای را نسبت به کودکان و توانایی ها و ویژگی های ذهنی آن ها پدید آورده است.

 

داستان و قصه نقش بسیار مهمی در تکوین شخصیت کودک دارد. از طریق قصه ها و داستان های خوب کودک به بسیاری از ارزش های اخلاقی پی می برد. پایداری، شجاعت، نوع دوستی، امیدواری و. ارزش هایی هستند که هسته ی مرکزی بسیاری از قصه ها و داستان ها را تشکیل می دهند.

پرورش حس زیبایی شناسی در کودک، متوجه ساختن کودک به دنیایی که اطرافش را فراگرفته، پرورش عادات مفید در کودک، تشویق حس استقلال طلبی و خلاقیت در کودک هدف های اصلی طرح قصه های خوب برای کودکان است.

کودک در نظام تعلیم و تربیت جدید انسانی فعال و پویا است که حق انتخاب دارد. او با تجارب متفاوتی روبه روست. یکی از کارهایی که کودک در نظام های آموزشی امروزه با آن روبه روست شنیدن، نوشتن و باز گفتن است. در ذهن کودک میلیون ها جرقه وجود دارد که هر کدام می تواند زمینه ی بروز و ظهور استعدادهای تازه را فراهم کند.

میل ذاتی کودک به شنیدن قصه موجب شده است تا قصه گویی به عنوان یکی از روش های آموزشی و تربیتی در طول اعصار مورد توجه باشد. کودک در داستان مایه ی زندگی خود را می یابد و خصوصیات رفتاری افراد را درک می کند.

داستان ها منعکس کننده ی نگاه انسان به جهان هستی و محیط پیرامون اوست و به همین دلیل قصه گویی راهی برای انتقال و آموزش آداب و رسوم و سنن از نسلی به نسل دیگر است. در تجدید حیات جاری قصه گویی، تعیین مرز ظریف بین اجرا و گفتن قصه به گونه ای فزاینده دشوار است و این تفاوت مربوط به رابطه ی بین گوینده و شنونده است و قصه در کانون این رابطه قرار دارد.

دانش آموز باید بتواند در طول قصه با قصه گو همراه باشد. اگر در نظام آموزشی به این مساله توجه شود، که قصه می تواند بسیاری از آموزه های تربیتی را به خوبی به مخاطب منتقل کند، مطمئنا رویکردها نسبت به فعالیت قصه گویی تغییرات جالبی پیدا خواهد کرد. متاسفانه به دلیل این که انتخاب معلمین در کشور با نگاه های پرورشی همراه نیست و در گزینش معلمان به توانمندی های خاص توجه نمی شود و ملاک گزینش بر اساس نمره می باشد، جایگاه قصه و قصه گویی و سایر فعالیت های پرورشی در نظام آموزشی به خوبی قوام نیافته است.

اگر فعالیت قصه گویی توسط فردی ناتوان که با اصول قصه گویی آشنا نیست، ارائه شود؛ نه تنها نمی تواند موثر واقع شود بلکه علی رغم میل فطری کودک به قصه او را از محیط قصه فراری می دهد. در این رابطه ما با دسته های مختلفی از قصه گویان روبه رو هستیم: قصه گو - مجری ها، قصه گو -کتابدارها و قصه گو- معلمان.

 

در نظام های آموزشی بیشتر شاهد قصه گو - معلمان هستیم؛ یعنی آن دسته از قصه گویانی که برای کودکان در برنامه های آموزشی قصه می گویند، اما علاقه مند به کار قصه گویی نیستند، در واقع آنان علاقه مند به اجرای قصه توسط قصه گو نیستند.

قصه خواند برای کودک، ارتباط پدر و کودک

 

به دلیل حاکمیت این دیدگاه در نظام آموزشی، معلمین نمی توانند نقش قصه گویی را به خوبی ایفا کنند. معلیمن در نظام های آموزشی باید بدانند که بین اجرای فعالیت های آموزشی و فعالیت های پرورشی و فوق برنامه ارتباطی بسیار عمیق وجود دارد. ممکن است بسیاری از معلمین برای بچه های خود در خانه قصه بگویند و با شناختی که از او دارند درباره ی علاقه ها، ترس ها، یا محبت هایش قصه بگویند؛ اما قصه در مدرسه ویژگی های خاص خود را دارد. شکل ارائه ی آن متفاوت است. قصه در مدرسه شور و عاطفه ی بیشتری را می طلبد و باید به کودک آزادی عمل بیشتری بدهد. قصه با توجه به نیازهای فطری مخاطب فرق می کند. برای این منظور باید کتاب های درسی سرشار از ادبیاتی غنی و مفید باشد. این ادبیات باید با مدیریت و برنامه ریزی آموزشی همسو بوده و در برنامه ی تحصیلی خللی وارد نکند. معلم می تواند با قصه به دانش آموزان مهارت های پژوهشی را بیاموزد، می تواند گوش سپردن به قصه و برانگیختن کودکان را با آن ها تجربه کند.

 

 

نظام تعلیم و تربیت و قصه گویی

علاوه بر موارد فوق برنامه های آموزشی از جمله برنامه های چند رسانه ای می باشند. برنامه ی چند رسانه ای، برنامه ای است که ترکیبی از دو یا بیش از دو شکل هنری است که هر کدام می تواند جایگاه خود را داشته باشد و در مجموع کل واحدی را بیافریند.

قصه گویی در نظام آموزشی می تواند با اشکال مختلف درسی بیامیزد، به شرطی که روی برنامه ها به خوبی فکر شده باشد و ارتباط بین بخش های آن منسجم باشد. موثرترین برنامه ها آن هایی هستند که بر درون مایه یا موضوع درسی یا نویسنده ای خاص متمرکز شده باشند.

برای آماده سازی یک برنامه ی درسی که بتواند در نظام تعلیم و تربیت مفید واقع شود باید در مواد مورد استفاده ی آن دقت شود.

شرط موفقیت یک برنامه نظیر قصه گویی در مدارس روانی و موزون بودن آن است. در یک نظام تعلیم و تربیت باید بخش ها مکمل هم باشند و در عین حال آنقدر قدرت داشته باشند که مستقل به کار آیند.

اگر چه امروزه به عواملی نظیر تفکیک بودجه و کاهش تعداد کارکنان در نظام های آموزشی اشاره می شود، با این حال رویکردهای تازه ای نسبت به فعالیت هایی نظیر قصه گویی درحال پیدایش است

داستان ارثیه شرقى ماست

 

به نظر می رسد برای رفع مشکل عدم توانمندی معلمین به عنوان یکی از اصلی ترین عناصر آموزشی باید دوره هایی برای آن ها برگزار شود. مدیران، معلمین و سایر افراد دست اندرکار نظام تعلیم و تربیت بایستی نسبت به شرکت در برنامه های قصه گویی ترغیب شوند، چون اگر بهترین قصه ها هم در خدمت شخصی که علاقمند به قصه گویی نباشد قرار گیرد و نتواند از عهده ی ارائه ی آن برآید، در واقع کاری عبث انجام شده است.

دوره های آموزش ضمن خدمت که بعضا بی توجه به نیازهای واقعی معلمین برگزار می شود نتایج مفیدی را به دنبال نخواهد داشت، اما با شناسایی افراد توانمند و علاقمند و برگزاری دوره های ضمن خدمت ویژه ی آنان کم کم نگرش ها نسبت به قصه گویی تغییر خواهد کرد.

در تدریس معلم باید طرح درس خود را از قبل آماده کرده باشد و از شیوه های مختلفی برای ارائه ی مطلب به دانش آموزان سود بجوید، اما متاسفانه در عمل چنین اتفاقی نمی افتد. معلم باید بداند که در عصر ارتباطات باید حجم دانسته هایش به حدی باشد که بتواند در برابر سوالات مختلف دانش آموزان پاسخگو باشد. با مسلط کردن خود به این تجهیزات است که او می تواند پله های موفقیت را یکی پس از دیگری پشت سر بگذارد.

کسانی که شغل معلمی را برگزیده اند خود زمانی دانش آموز بوده اند و شرایط آموزشی و پرورشی را در مدارس تجربه کرده اند. علی رغم پیشرفت های ظاهری هنوز اتفاق تاثیر گذاری در مدارس و در نحوه ی تدریس معلمین نیفتاده است. باید در نظام آموزشی فرصت هایی فراهم شود که در برانگیختن انگیزه برای معلمین نقش کاربردی باشد.

همچنین برای کسب جایگاه مناسب برای فعالیتی نظیر قصه گویی لازم است در دانشگاه ها و سایر موسسات مرتبط رشته ای خاص ایجاد گردد تا نیروهایی توانمند برای فن قصه گوی تربیت شوند.

 

 

پشنهادات

آنچه در این مقاله به آن پرداخته شد، درواقع بررسی نظام آموزشی کشور و رویکردهای موجود در آن بود و سعی شد با تکیه بر مطالب صاحب نظران، به جایگاه قصه گویی و تاثیری که می تواند بر مخاطبان داشته باشد مطالبی ارائه شود. آنچه به نظر می رسد این است که در قدیم در مکتب خانه ها بسیاری از مسائل با زبان قصه به مخاطبان منتقل می شد، اما در نظام آموزشی امروزی از این ابزار سود برده نمی شود؛ حال آنکه در کتاب های جدید آموزش ابتدایی درس هایی با زبان قصه برای کودکان گنجانده شده است، که این امر می تواند جایگاه سابق قصه و قصه گویی را در نظام آموزشی تجدید کند.

دراین مقاله نویسنده با تجاربی که در مدت کار در کانون پرورش فکری کسب کرده و با حضور در جشنواره های قصه گویی یه این نتایج دست یافته است که:

 

کتا ب خوانی

 

کتاب های موجود در کتابخانه های کانون منابع بسیار مناسبی برای قصه گویی هستند، اما به دلیل این که ارتباط بین مراکز کانون و مدارس و به ویژه معلمان کم رنگ است، معلمین از این منابع آگاهی ندارند. با تشکیل گروه های قصه گویی در مدارس، حضور مربیان کانون در مدارس و ارائه ی قصه های جذاب و استفاده از شیوه های خلاق در قصه گویی توسط مربیان می تواند زمینه را برای بهبود وضعیت قصه گویی در مدارس فراهم کرد.

 

علاوه بر آن دوره های آموزش ضمن خدمت ویژه معلمین و معرفی منابع غنی ادبی به آن ها از سوی مراکزی نظیر کانون که قصه گویی را به عنوان یکی از فعالیت های اصلی در سر لوحه ی برنامه های خود دارد، می تواند جایگاه واقعی قصه گویی و نقشی که می تواند در آموزش و پرورش کودکان ایفا کند را به معلمین نشان بدهد.

برگزاری جشنواره های قصه گویی بین معلمین ابتدایی و همچنین جشنواره ی رقابتی بین مربیان کانون و معلمین مدارس نیز می تواند جایگاه قصه گویی رابهبود بخشد.

 

همچنین کانون به عنوان متولی قصه گویی در کشور باید در شیوه های برگزاری این فعالیت در کانون تجدید نظر انجام دهد تا زمینه ی بروز و ظهور استعدادهای جدید در قصه گویی فراهم شود. مثلا کانون می تواند قصه گویی و کتاب هایی در این زمینه و به ویژه کتاب قصه ها را به خانواده ها امانت دهد تا علاوه بر ایجاد فرهنگ مطالعه هنر قصه گویی در خانواده ها زنده بماند.

 


قصه کودکانه

 

قصه کودک

به کودکی که از تاریکی می‌ترسد چگونه کمک می‌کنید؟
چه می‌کنید تا بچه‌ها به حرف‌های شما گوش بدهند؟
به کودکی که اسباب‌بازی‌اش را به بچه‌های دیگر نمی‌دهد، چگونه رفتار درست را آموزش می‌دهید؟

چگونه مرگ عزیزان را برای کودک توضیح می‌دهید؟
. .
دکتر آرتور روشن، روان‌درمانگر و دانش‌آموخته‌ی دانشگاه واترلوی کانادا، در کتاب خود به نام قصه‌گویی»، به ارائه دیدگاه‌ها و اندیشه‌های ویژه‌اش درباره قصه‌‌گویی و تمثیل‌خوانی برای کودکان می‌پردازد. او در این کتاب به روشنی آشکار می‌سازد که چگونه می‌توان از قصه، داستان کودکانه، تمثیل و استعاره همچون روشی درمانی و ابزاری تربیتی برای بسیاری از مشکلات معمول خردسالان و کودکان بهره گرفت. مشکلاتی مانند پرخاشگری، شب ادراری، ناخن جویدن، مکیدن انگشت، ترس و . . همچنین چگونه می‌توان به کمک قصه‌گویی، فضیلت‌هایی همچون صبوری، بخشندگی، خودباوری، مشارکت و بسیاری فضایل دیگر را به بچه‌ها آموخت.
ساختار کتاب قصه‌گویی»، به دو بخش کلی تقسیم شده است. در بخش نخست، کودکان و قصه‌گویی»، نویسنده به ارائه دیدگاه‌ها و سازوکارهای قصه‌گویی و داستان‌سرایی ‌پرداخته است. این بخش پنج فصل دارد: در فصل اول، درباره سرشت انسان، چگونگی نگرش پیشینیان به پرورش کودک و اهمیت آموزش در ایجاد اعتماد به نفس کودکان بحث شده است. در فصل دوم، تأثیرات داستان و قصه بر کودکان، بهره‌گیری از تمثیل و استعاره در روان‌درمانی و معانی نمادها در افسانه‌ها بررسی و تحلیل شده است. بر همین پایه، در فصل سوم کتاب، درباره‌ی عناصر قصه‌گویی و آفرینش تمثیل گفت‌وگو ‌شده است. در فصل چهارم، اصول ارتباط و چگونگی به کارگیری کودکان از زبان، شرح داده شده است تا والدین بهتر کودکان را درک کنند و فرایندهای یادگیری ناخودآگاه آن‌ها را آسان کنند. در این فصل از کتاب، تمرین‌های سودمندی برای ترغیب بچه‌ها در به کارگیری حواس‌شان ارائه شده است. همچنین مطالبی درباره نقاشی و نمایش عروسکی، به عنوان ابزارهایی نیرومند برای یادگیری کودک از مشکلات زندگی، آمده است. فصل پنجم، دربرگیرنده پاسخ‌های کوتاه دکتر روشن به پاره‌ای از پرسش‌های خوانندگان درباره‌ی قصه‌گویی با رویکرد درمان‌گرانه است.
بخش دوم کتاب، بیش‌تر رویکردی عملی و کاربردی دارد و بر حوزه‌‌های مشکلات ویژه کودکان متمرکز است. در این بخش به خود موضوعات، یعنی چالش‌هایی که امروزه پیش روی والدین و بچه‌ها قرار دارد، ‌پرداخته شده است. مشکلات عمومی دوران کودکی که بیش‌تر ریشه در ترس دارند و معمولا به شکل جسمی خود را نشان می‌دهند.
فصل ششم، به چندین مشکل رایج درباره‌ی استرس، به ویژه آن‌هایی که با نشانه‌های جسمی همراه هستند، همچون شب ادراری، ترس و نگرانی، ناخن‌ جویدن، انگشت مکیدن، استرس و مرگ، پرداخته شده است. نویسنده پس از توضیح کوتاهی درباره هر مشکل، نمونه یا نمونه‌هایی از قصه‌ و یا تمثیلی که می‌تواند در بهبود آن مشکل یاری‌دهنده والدین باشد، همراه با گروه سنی مناسب قصه، ارائه کرده است.
در فصل هفتم، داستان‌ها و تمثیل‌هایی آورده شده است که ارتباط‌ کودکان و سازگاری آنان با دیگران را بهبود می‌بخشد و در دستیابی به فضایل اخلاقی یاری‌شان می‌کند. بهبود پرخاشگری، رقابت با نوزاد جدید، مهربانی و شفقت، همکاری، سخاوت و بخشندگی، پیش‌داوری نکردن درباره‌ی دیگران از ظاهر آنان، راست‌گویی، تسلط بر خویشتن و احترام به بزرگ‌ترها فضائلی هستند که در کتاب درباره آن‌ها بحث شده و قصه‌ها و تمثیل‌هایی مرتبط با آن ارائه شده است.
در فصل پایانی کتاب نیز به داستان‌هایی برای تشویق رشد درونی کودکان، همچون رضایت خاطر و شادمانی، خودباوری، بردباری و پشتکار، پرداخته شده است.
دکتر روشن، به سبب کاربردی بودن کتابش، به خوانندگان پیشنهاد می‌کند، چندین بار آن را بخوانید و زیر قسمت‌های مهم و لازم را خط بکشید و تمرین کنید تا حداکثر بهره را از آن ببرید.». اما نویسنده بی‌درنگ هشدار» می‌دهد که هدف کتاب او آموزش خوانندگان کتاب در چگونگی درمان کودکان نیست، بلکه هدف آفرینش داستان‌ها و تمثیل‌های آموزشی آن است که به کودکان‌ در کنار آمدن با مشکلات‌شان یاری رساند.
می‌گویند روزی انیشتین کودکی روبه‌رو شد که از او درباره پسرش راهنمایی می‌خواست. مادر گلایه می‌کرد که پسرش در یادگیری درس علوم چندان موفق نیست. دانشمند بزرگ در پاسخ گفت:برایش قصه بگویید.» مادر با شگفتی گفت: ولی آقا! پسرم درس علومش خوب نیست. انیشتین پیشنهادش را تکرار کرد و گفت:برای او قصه بگویید.»
کتاب قصه‌گویی: چگونه از داستان برای کمک به کودکان در رفع مشکلات زندگی بهره ببریم.» نوشته آرتور روشن، با برگردان بهزاد یزدانی و مژگان عمادی با ۲۱۶ صفحه را انتشارات جوانه رشد در سال ۱۳۸۵ منتشر کرده است.

 


داستان صوتی

قصه کودکانه

قصه کودک

در اهمیت قصه گویی و خواندن با کودکان می‌توان با نقل قولی از افلاطون صحبت را شروع کرد. افلاطون می‌گوید: باید پرستاران و مادران را وادار کنیم فقط حکایاتی را که پذیرفته‌ایم برای کودکان نقل کنند و متوجه باشند پرورشی که روح اطفال از راه گفتن حکایات به دست می‌آورد، به مراتب بیش‌تر از تربیتی است که جسم آن‌ها با ورزش پیدا می‌کند.» قصه‌ها و افسانه‌ها همواره در رشد و کمال ذهنی و فرهنگی انسان‌ها مؤثر بوده‌اند و به نوعی زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم، شیوهٔ کار و تولید آن‌ها و رفتار، تفکر، احساس، مذهب، اخلاق و اعتقادات هر جامعه را نشان داده‌اند.

انسان‌ها برای فرار از ناکامی‌ها و نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی و محرومیت‌های گوناگون، آرزوهایشان را با آرامش خیال در قالب افسانه‌ها، قصه‌ها، متل‌ها، ترانه‌ها و لالایی‌ها گفته‌اند. قصه از ابتدای آفرینش تا کنون وجود داشته است و شاید نخستین قصه، قصهٔ آدم و حوا و نخستین قصه گو حضرت آدم باشد که ماجرای رانده شدنش از بهشت را برای فرزندانش تعریف کرد.

قصه گویی هم چنین به عنوان روشی برای آموزش ارزش‌های اجتماعی و اخلاقی استفاده شده است. تأکید افلاطون و ارسطو بر قصه گویی برای کودکان نیز از همین جنبه است. قصه دربارهٔ انسان‌ها و اشیاء به صورتی متفاوت و با زبانی خوشایند، آن‌ها را به آموختن ترغیب می‌کند. درون مایهٔ اصلی قصه‌ها آرزوی انسان‌ها بوده و هست. در واقع انسان‌ها نیازهایشان را با زبانی ساده و قابل فهم در قصه بیان می‌کنند. طرح مسائل هیجان انگیز و عجیب و ظهور عوامل طبیعی، غیر طبیعی و متافیزیکی باعث می‌شود شنوندگان از شنیدن قصه لذت ببرند و انگیزهٔ یادگیری در آن‌ها بیش‌تر شود. کودکان با شنیدن افسا نه‌ها، اسطوره‌ها و قصه‌های قومی دربارهٔ جهان و آنچه در آن است اطلاعاتی به دست می‌آورند و در ذهن خود، آرزوهای مطلوبشان را شکل می‌دهند.

تقریباً تمام افسانه‌های اقوام و ملل گوناگون این ویژگی را دارند. در قصه تمایلات درونی افراد تجسم خارجی می‌یابد و چهره‌ها و حوادث آن قابل فهم می‌شود. در طب سنتی هندو برای بیماران روانی قصه‌ای می‌گفتند که مشکل خاص او را مجسم می‌کرد و از او می‌خواستند دربارهٔ آن فکر کند. در این روش انتظار داشتند وقتی بیمار به داستان فکر می‌کند، هم ماهیت دشواری‌ها و گرفتاری‌های آزاردهندهٔ زندگی خود ر ا بشناسد و هم راه حلی برای درمان آن پیدا کند. از میان آن چه داستان دربارهٔ ناامیدی‌ها، امیدها و پیروزی انسان بر دشواری‌ها و گرفتاری‌ها می‌گفت، بیمار می‌توانست نه فقط چاره‌ای برای مشکل خود بیابد، بلکه هم چون قهرمان داستان راهی نیز برای بازیابی خویش کشف می‌کرد.

اما اهمیت قصه تنها برای کمک به رشد انسان و آموختن روش‌های درست ِ زندگی نیست. قصه وقتی درمان کننده است که بیمار به جزییاتی از داستان فکر کند. جزییاتی که بیانگر مشکلات و کشمکش‌های درونی و کنونی زندگی فرد است و به او کمک می‌کند به راه حل‌های فردی برسد.

کودکی که با شنیدن قصه باور کرده است یک چهرهٔ به ظاهر نفرت انگیز و خطرناک ممکن است، به طرز سحرآمیزی تغییر ماهیت دهد و به بهترین و دوست داشتنی‌ترین دوست و ناجی تبدیل شود (مثل داستان دیو و دلبر یا شاهزاده خانم و قورباغه) می‌تواند باور کند کودکی را که نمی‌شناسد، می‌تواند بهترین دوست او شود. اعتقاد به حقیقت قصه به او جرئت می‌دهد در نخستین برخورد با یک کودک ناشناس خود را کنار نکشد. قصه‌ها هم شادی آفرینند و هم آموزنده. در قصه‌ها از واژه‌هایی استفاده می‌شود که کودکان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. اما بهترین شیوهٔ قصه گویی کدام است؟ در این زمینه، روش‌های متفاوتی هست.

از جمله این که لازم است بعد از گفتن هر قصه یا هنگام قصه گویی به کودک فرصت دهیم به قصه فکر کند و دربارهٔ آن حرف بزند. این روش از نظر عاطفی و عقلی برای کودک بسیار مفید است. برای این که داستان توجه کودک را جلب کند بهتر است سرگرم کننده باشد و کنجکاوی او را برانگیزد. هم چنین لازم است تخیل کودک را فعال کند و به او کمک کند توانایی ذهنی‌اش را افزایش و احساساتش را توضیح دهد.

بهتر است داستان با همهٔ جنبه‌های شخصیتی کودک ارتباط داشته باشد و از نیازهای کودکانه وی سوء استفاده نکند. قصه باید نیازهای درونی کودک را جدی بگیرد و اعتماد او را به خود و آینده‌اش تقویت کند. آگاهی دادن به کودک دربارهٔ دنیایی که در آن زندگی می‌کند، پرورش عادت‌های مفید و ایجاد عزت نفس و حس استقلال طلبی و گسترش خلاقیت از مهم‌ترین هدف‌هایی است که در قصه گویی برای کودک دنبال می‌شود. با خواندن قصه و بازگویی آن، نیروی بیان و تکلم کودک رشد پیدا می‌کند و بر دایرهٔ لغات و اطلاعاتش افزوده می‌شود. آیدن چمبرز در کتاب گفت و گو دربارهٔ کتاب در این باره می‌گوید: یک شب که هوا تاریک شده بود، نوهٔ پنج سالهٔ دوستم به دیدن او آمد. این دختر از خانه‌شان تا خانهٔ پدر بزرگ تنها آمده بود. برای رسیدن به خانهٔ پدر بزرگ (دوستم) باید از راه ِ باریکی از میان درختان می‌گذشت.

پدر بزرگ پرسید: نترسیدی که تنها آمدی؟» دختر جواب داد: نه، نه، پدر بزرگ، تمام راه برای خودم داستان شنل قرمزی را تعریف کردم!» کودک با خواندن یا گوش سپردن به قصه بر توجه و دقتش به پیرامون خود می‌افزاید و دربارهٔ هر موضوع و پدیده‌ای فکر می‌کند.

او از این راه مهارت‌هایی مثل خوب دیدن، خوب شنیدن، پرسیدن و به دنبال پاسخ بودن را به دست می‌آورد. در این میان وظیفهٔ بزرگسالان تنها ایجاد اشتیاق به خواندن در کودکان نیست. بلکه آن‌ها باید برای تداوم خواندن در گروه‌های سنی برنامه‌هایی را پیش بینی کنند تا عادت به خواندن در درون کودک، پایدار و نهادینه شود. کتاب‌هایی که برای کودکان انتخاب می‌شود باید جذاب، عمیق و شیرین باشند و با تجربه‌ها، نیازها، علایق و توانایی‌های آن‌ها هماهنگ باشد و به کنجکاوی‌ها و آرمان‌های بلند پروازانهٔ آن‌ها پاسخ دهد. کتاب مناسب، تخیل کودک را تقویت می‌کند و بر تجربه‌های او می‌افزاید. به او لذت می‌دهد و او را به خواندن علاقه مند می‌کند.


خواندن داستان های کودکانه برای کودک هنگام خواب در شب، قدرت تخیل او را افزایش می دهد

 

خواه شما تصمیم دارید که صاحب فرزندی شوید یا خواه که اکنون پدر یا مادر هستید، شاید شنیده باشید که خواندن داستان کودکانه برای فرزند خردسال تان هنگام خواب در شب، بسیار مفید می باشد.

علی رغم این واقعیت که اکثر والدین تمایلی به این کار ندارند، آن هم به دلیل این که یک روز کاری طولانی، آن چند دقیقه کتاب خوانی را برای آنها خسته کننده و آزاردهنده می سازد، اما آن، تاثیر مثبتی بر سلامت روحی و روانی و احساسی و هیجانی کودک شما می گذارد.


در اینجا، به مرور بهترین فواید خواندن داستان برای کودکان هنگام خواب در شب، بپردازید، و در این صورت، هرگز در خواندن آن برای فرزند خود مضایقه نخواهید نمود:

 

1- افزایش قدرت تخیل کودک
خواندن داستان برای کودک هنگام خواب در شب، قدرت تخیل او را افزایش می دهد. کودکان باید قدرت تخیل سالمی داشته باشند، زیرا فکر و ذهنشان را به فعالیت واداشته و به آنها می آموزد تا به نحوی سریع و موثر بیاندیشند. و آنها به واسطه قدرت تخیل و شگفت انگیز خود، در آینده قادر به یافتن راه حل های سودمند و موثری خواهندبود. توانایی مجسم نمودن شخصیت ها، مکان ها و موقعیت ها و رویدادهای غیرواقعی و خیالی، زندگی ما را رنگین تر و شادتر می سازد، به همین دلیل، شما باید این مهارت را به فرزند خود نیز بیاموزید.

 

خواندن داستان برای کودکان، باعث اصلاح و تکمیل زبان آنها می شود


2- خلق لحظات ارزشمند و گرانبها
به راستی، خواندن داستان هنگام خواب در شب برای کودکان، لحظات فراموش نشدنی است. شما به عنوان پدر یا مادر، احتمالا خواهان آن هستید که فرزندانتان، آن اوقاتی را که شما هنگام خواب در شب برایشان داستان های سحرآمیز و شگفت انگیز می خوانید، به یاد آورند. زمان هایی که به یکدیگر شب بخیر می گویید و نظاره گر لبخند کوچک و دوست داشتنی فرزند زیبا و خواب آلود خود هستید، واقعا گرانبها و ارزشمند است. برای خلق آن خاطرات، چند دقیقه ای را به خواندن داستان برای فرزند خردسال خود، اختصاص دهید.

  
3- اصلاح و تکمیل زبان در کودک
خواندن داستان برای فرزندانمان، باعث اصلاح و تکمیل زبان آنها می شود. درواقع، ما بطور همزمان، هم برای آنها داستان می خوانیم و هم به آنها آموزش می دهیم، زیرا آنها اکثر کلماتی را که شما هنگام خواندن داستان ذکر می کنید، بلافاصله پس از شنیدن شان بکار می برند. گوش دادن به داستان های بسیار زیاد، به فرزندان کمک می کند تا افکار و عقایدشان را بهتر بیان کنند.

4- پرورش عشق و علاقه به کتاب خوانی در فرزندان
زمانی که شما هنگام خواب در شب، برای فرزندتان داستان می خوانید، در حقیقت شما با این کار، کودک خود را به خواندن کتاب های بیشتری در مسیر زندگی، ترغیب و تشویق می کنید. فرزندانی که عشق و علاقه بسیار زیادی به مطالعه دارند، صاحب والدینی هستند که در دوران کودکی برای آنها قبل از خواب، کتاب می خواندند. کودکانی که فقط به تماشای فیلم و کارتون می پردازند، تنها به دلیل آن است که فوائد کتاب خواندن را نمی دانند. سعی کنید فرزندان خود را به خواندن کتاب ترغیب کنید، زیرا بدین ترتیب، آنها در زندگی، بسیار موفق تر خواهند بود.

5- خواندن داستان برای فرزندان، آنان را به فعالیت وادار می کند
هنگامی که فرزندان، داستانی را از پدر و یا مادر خود می شنوند، تنها تصور کنید که چه سوال های زیادی در ذهنشان ظاهر می شود، مثلا، این چیست؟ آن چیست؟ آنها هنوز اطلاعات و آگاهی زیادی ندارند، اما هرچه که شما برایشان داستان بخوانید، به همان نسبت نیز آنها سوالات بیشتری می پرسند و هرچه آنها سوالات بیشتری بپرسند، به همان نسبت نیز پاسخ بیشتری دریافت می کنند و از هوش و ذکاوت بیشتری برخوردار می شوند. هر شب هنگام خواب، خواندن داستان را برای فرزندانتان آغاز کنید، و در نتیجه آنها سعی خواهند نمود که سوالات خود را حتی بدون کمک شما پاسخ دهند، زیرا مغزشان بهتر، سریع تر و به شیوه مبتکرانه تری فعالیت خواهدنمود. 

 


 

تاثیر قصه کودکانه بر زندگی و آینده ی کودک یک امر ثابت شده است به طوری که امروزه کارشناسان برای برخورد با کودک پرخاشگر و لجباز روش قصه درمانی را پیشنهاد می کنند. فواید قصه خواند برای کودک را بیشتر بشناسید.

چرا باید والدین برای کودکان فصه بگویند

تاثیر قصه گویی و فواید داستان کودکانه بر تربیت کودک کمکی بزرگ به والدین است. کودک شما اختلالات رفتاری دارد که شما بعد از امتحان کردن هزار و یک راه متاسفانه گاهی به تنبیه رو می آورید اما بهتر است دست نگاه دارید و با اصول و روشهای درست تربیت کودک با قصه خواندن بیشتر آشنا شوید.

گاهی یک قصه می تواند تاثیری بر زندگی و آینده ی کودک بگذارد که ده ها آموزش از آن عاجز است

اختلال های رفتاری طبقه ای از رفتار کودک است. کودکانی که رفتارشان به این طبقه تعلق دارد از میزان شرارت و شیطنتی که ویژگی گروه سنی آن هاست پا را فراتر می گذارند. آن ها به طور جدی حقوق مسلم دیگران را زیر پا می گذارند و یا قوانین عمده اجتماعی را خدشه دار می کنند. گاهی بسیاری از کودکان از نظر هیجانی نیز با مشکل رو به رو می شوند و در معرض افسرده شدن قرار می گیرند. اختلالات هیجانی رفتاری به شرایطی اطلاق می شود که در آن پاسخ های هیجانی و رفتاری در مدرسه با هیجان های فرهنگی، سنتی، و قومی تفاوت داشته باشد؛ به طوری که در عملکرد تحصیلی فرد، مراقبت از خود، روابط اجتماعی، سازگاری فردی، رفتار در کلاس و سازگاری در محیط کار نیز تأثیر منفی داشته باشد. اغلب کودکان با اختلالات رفتاری احساسات منفی دارند و با دیگران بدرفتاری می کنند. در بیشتر موارد، معلمان و هم کلاسی ها آن ها را طرد می کنند، در نتیجه فرصت های آموزشی آنان کاهش می یابد. به رغم مشکلات فراوانی که این کودکان با آن مواجه اند، بیشتر آن ها تا سال ها پس از ورود به مدرسه شناسایی نمی شوند مگر این که اختلالات رفتاری و مشکلات تحصیلی آنان تشدید شود.

بسیاری از بزرگسالان تحمل رفتارهای کودکان با اختلالات رفتاری را ندارند و به تنبیه آنان نیز متوسل می شوند. این کودکان در مقایسه با همسالان بهنجار خود در جنبه های مهم زندگی محدودیت دارند و در تعاملات اجتماعی با مشکلات جدی مواجه اند. ناتوانی های این کودکان از رفتارهای آن ها ناشی می شود. قصه درمانی در سال های اخیر به صورت یکی از فنون بازی درمانی مطرح شده است. استفاده از قصه درمانی به مثابه یک فن درمانی فقط به درمان مشکلات روان شناختی کودکان منجر نمی شود. در قصه درمانی فرض بر این است که تغییر در زبان و ادبیات قصه های زندگی فرصت های جدیدی برای رفتار و روابط با دیگران ایجاد می کند.

 

تاثیر و فواید قصه خواندن برکودکان

کودکان از طریق داستان ها و افسانه ها با حقایق و تجربه های زندگی آشنا می شوند. تأثیرپذیری از شخصیت های قصه، تقویت قدرت فهم و بیان، پرورش خلاقیت، آموزش زبان و افزایش گنجینه واژگان کودکان نیز از دیگر تأثیرهای آموزشی و تربیتی داستان سرایی به شمار می روند. در واقع داستان خلاقیت گسترده ای است که با آن هر فردی می تواند عقاید به ظاهر نامعقول را بازیابی و آن ها را جایگزین و استفاده سازنده از آن ها را مطرح کند.

داستان سرایی به مثابه تدبیری مداخله ای برای آموزش می تواند دانش آموزان را به کشف معنای منحصر به فرد بودن خود ترغیب کند و توانایی آن ها را برای برقراری ارتباط واقعی بین افکار و احساسات افزایش دهد. مهارت های کلامی می تواند توانایی دانش آموزان را برای حل و فصل اختلاف بین فردی به صورت آرام و توأم با بحث و گفت و گو افزون سازد. بیان داستان و نیز گوش فرا دادن به آن دانش آموزان را به بهره گیری از تخیلاتشان تشویق می کند. این تخیل قوی می تواند اعتماد به نفس و انگیزش شخصی را در دانش آموزان افزایش دهد، زیرا آنان خود را برای نیل به امیال و آرزوهایشان شایسته و توانا تصور می کنند.

تاثیر قصه گویی بر درمان مشکلات رفتاری کودکان

قصه ها می تواند از نظر تربیت اجتماعی، عاطفی و اخلاقی در کودک نیز موثر واقع شوند

قصه ها می تواند از نظر تربیت اجتماعی، عاطفی و اخلاقی نیز موثر واقع شوند و بسیاری از مقررات، هنجارهای اجتماعی و دستورالعمل های زندگی را منتقل کنند. چگونگی روبرو شدن با مشکل ها، حل آن ها و بسیاری از الگوهای رفتاری در گروه ها و طبقه های مختلف اجتماعی و سنی در داستان ها بیان می شود. اگر والدین یا درمان گران قادر به فهم افکار سری کودک یا شناسایی احساس های پنهان او باشند، هر اندازه تفسیرهای انجام شده نیز درست باشند، باز این فرصت از کودک گرفته می شود که خود از طریق شنیدن پی در پی داستان و تفکر درباره آن به احساس رویارویی موفقیت آمیز با مشکل خود دست یابد. به همین دلیل است که رویکردهای داستانی به روان درمانی تأکید دارد و قصه ها در چگونگی رفتار و واقعیت های کودکان نقش موثری ایفا می نماید. قصه ها به کودکان راه حل هایی ارائه می دهند که غیرمنتظره و شگفت انگیز و در عین حال شدنی و مثبت هستند. تلاش پژوهش گران و درمان گران منجر به استفاده از ادبیات و قصه و قصه درمانی شده است.

برخی از مسائل کودکان با مشکلات عاطفی و رفتاری از ضعف آگاهی و بهره نبردن از مهارت های اجتماعی، الگوی کلامی صحیح، رفتارهای جامعه پسندانه، مهارت های ارتباطی و دوست یابی، مسئولیت پذیری، و غیره ناشی می شود؛ پس آموزش این مهارت ها به این کودکان ممکن است تا حدودی از بروز این مشکلات پیشگیری کند. درمان گران و روان شناسان کودک می توانند جدیت بیشتری برای استفاده از قصه در مداخله های درمانی کودکان و نوجوانان نشان دهند و والدین و معلمان بهتر است استفاده گسترده تر از قصه های هدف دار را در برنامه های آموزشی و تربیتی کودکان بگنجانند به خصوص که این امر در سنت تربیتی فرهنگ ما جایگاه خاص خود را هم دارد.

در این جا چند نمونه از راهبردهای مهارت های اجتماعی را ذکر می کنیم که مربیان می توانند برای آموزش آن ها از داستان استفاده کنند و برای این که کودک مطالب را بهتر درک کند از سوال های نیمه سازمان یافته نیز کمک بگیرند. این راهبردها به کودکان پرخاش گر کمک می کند تا تمایلات و رفتارهای پرخاش گرانه خود را مهار کنند.

- پیوستن به فعالیت های دیگر

- ابراز خشم با لحن آرام

- ترک صحنه

- نپذیرفتن تقاضاهای دیگران به شیوه ای مودبانه

- یادآوری سودمندی و مزایای رفتار مناسب

- نادیده انگاشتن رفتار نامطلوب دیگران

- استفاده از جمله های تلفیقی

 

http://www.voolak.com/

- هم دلی کردن

 

 


تاریخچه داستان کودکانه : احداث داستان امروزی قرن و 19 میلادی ربط می دهند، برای پیدا کردن ریشه داستان و داستان نویسی به گذشته بازگشت. در گذشته داستان های بسیاری را در چارچوب حکایت های گلستان یا مثنوی بوستان بیان شده است. اما امروزه داستان هایی بسیاری از نظر نوع ساختار و چه از نظر ظاهر و محتوا با قصه ها و افسانه ها وجود دارد که نمی توان داستان مدرن را با داشتن تمام این تفاوت ها قالبی جدا از گذشته دانست. خرید دوره آشنایی با اصول قصه کودکانه نویسی  مقدمه داستان نویسی : برای اینکه داستانی را بنویسیم ، باید راه و روش داستان نویسی را بلد باشیم. لازمه نوشتن یک داستان خوب یادگیری اصول داستان نویسی است. داستان (Story) چیست ؟ داستان ایجاد کردن شخصیت های تخیلی  و توضیح دادن روابط آن شخصیت ها، و رو به رو شدن داستان با رویدادها و حوادث، از تجربیات خلاقانه یک نویسنده است.   انواع داستان ها : داستان ها به انواع مختلفی تقسیم بندی می شوند: -    رمان -    داستان بلند -    داستان نیمه بلند -    داستان کوتاه -    داستانک (داستان خیلی کوتاه) رمان، داستانی بلند و معمولا بیشتر از چندین صفحه می باشد و ممکن است به هزار صفحه پیش تر رود. رمان دارای اشخاص مختلفی است که هر کدام پیچیدگی و ابعاد مختلفی را دارند. داستان نیمه بلند به داستانی گفته می شود که بیشتر از پنجاه صفحه است  و خصوصیات کلی داستان کوتاه را دارد. داستان کوتاه : تخیلات ذهنی یک نویسنده است که در چند صفحه نوشته شده است که درآن زندگی یک شخصیت یا شخصیت های ساخته ذهن نویسنده برای آن بیان شده است. هدف مرکز آموزش مجازی پارس سعی بر این دارد که شما را با اصول داستان نویسی آشنا کند. اصول داستان نویسی : -    بنا کردن داستان : داستان برای ایجاد شدن و کامل شدن نیاز به زمانی دارد و نویسنده داستان در نوشتن نباید عجله کند. زیرا فکری که به ذهن نویسنده می رسد باید در ذهن باقی بماند تا در مورد آن مطالعه کند . برای ساختار داستان باید مراحل ، موضوع یابی ، محتوای داستان، طراحی داستان ، رشد و پرداخت داستان را باید گذراند. 1-    موضوع یابی : یک نویسنده قبل از هر چیزی باید بداند قصد دارد درمورد چه موضوعی داستان بنویسد. 2-    طراحی داستان :  یک نویسنده برای نوشتن داستانش باید از قبل نقشه داستان را داشته باشد. پس از طراحی داستان حال نویسنده بادی سراغ نوشتن خود داستان برود. 3-    طرح داستان باید کاملا واضح باشد. یعنی کاملا مشخص باشد از چه نقطه ای شروع شده چه راهی را طی می کند و چطور به پایان می رسد، به طوری که  خود داستان نویس  درک کند داستان درباره چه کسی و یا چه چیزی بوده چگونه شروع شده ، چطور ادامه پیدا کرده و به چه صورت به پایان می رسد. 4-    در طرح هر داستان شخصیت اصلی ، زمان و مکانی در آن رویدادها اتفاق افتاده باید مشخص باشد. -    شخصیت پردازی : 1-    خصوصیات های اصلی معمولا در داستان هایی شکل می گیرد که شخصیت های بسیار زیادی دارند و نویسنده در طول داستان، وقت پیدا کردن شخصت های اصلی را ندارد به همین دلیل خصوصیات شخصیتهای در یک یا دو جمله از زبان خود نویسنده یا یکی از شخصت های داستان بیان می شود. 2-    باید شخصیت های اصلی که نقش مهمی در داستان دارد را بیان کرد زیرا ذهن مخاطب باعث دور شدن از طرح داستان می شود. -    اسم داستان : اسم داستان باید جذاب و روشن باشد. اسم داستان نباید محتوای داستان را آشکار نماید همچنین باید ارتباط مستقیمی با چارچوب داستان داشته باشد. نحوه نوشتن رمان : برای نوشتن رمان هزاران راه وجود دارد و افراد علاقمند می خواهند بدانند چگونه یک رمان را بنویسند و بهترین روش چه روشی است . -    اهمیت طراحی : یک داستان خوب به صورت اتفاقی ایجاد نمی شود. بلکه یک داستان خوب طراحی می گردد. کار طراحی داستان می تواند قبل از شروع یا در هنگام نوستن داستان انجام شود. بنابراین یاد گرفتن اصول کار را باید بدانید و بر اساس آن دستورالعمل هایی را زیر نظر داشته باشید . -    پرسش اساسی: یک پرسش که همیشه در ذهن یک نویسنده باید باشد این است که چگونه رمان خود را طراحی کنند. در آغاز کار باید با یک داستان کوچک شروع شود و رفته رفته درگذر زمان یک رمان بنویسند. در مورد موضوع کتاب خود فکر کنند. حقیقت یک رمان را در ذهن خود شکل دهند این گونه است که همه چیز مهیاست فقط نیاز به یک قلم و کاغذ است که نوشتن خود را شروع نمایند. توجه داشته باشید قبل از شروع نوشتن ایده های فوق العاده خود را سازماندهی کرده و جوری روی کاغذ بیاورند که قابل استفاده باشد. در کتاب اصول نوشتن داستان نویسی به صورت کلی با نوشتن داستان کوتاه آشنا می شوید. انتخاب الفاظ و رعایت نکات دستوری در داستان : لفظ ابزار کار نویسنده است که نویسنده داستان باید با این ابزارها آشنا باشد و بداند جای چه لفظی کجاست و کاربرد آن چیست.  در اصل نویسنده باید بداند در  چه مکانی از داستان از چه واژه ای استفاده کند که داستانش را درست و اصولی تر بیان کند.  داستان نویس اگر به واژه ها اهمیت ندهد در واقع به کار نویسندگی اهمیت نداده است. برخی نکات مهم در داستان نویسی : -    در انتخاب واژه ها و نگارش ها باید از جملات قدیمی پیشگیری کرد. -    به کار بردن جملات قالبی یا جملاتی که بارها و بارها نوشته و تکرار شده است و تازگی خود را از دست داده اند، حتی سبب شده است از زیبایی دستان بکاهد از ابداع نویسنده نیز هست. -    داستان نویس باید خلاق باشد. -    نویسنده باید در زمان حال زندگی کند.  زیرا مواردی مانند پندهای گذشته برای مخاطب جذابیت زیادی دیگر ندارد. -    به کاربردن آرایه های قدیمی که بیشتر در آثار گذشته به کار می رود برای خواننده سخت است نباید در نوشته آشکار باشد. -    سخنان ساده  و محاوره در بخش دیالوگ و در بخش هایی در منولوگ در داستان نویسی صحیح نمی باشد. -    نویسندگان حرفه ای اغلب تحریک می شوند که هنگام نوشتن، برای رسیدن به سود مادی، از همه سنجش هایی که خود تعیین کرده اند خارج شوند، که این کار بزرگ ترین اشتباهی است که مرتکب می شوند، چون فکر خود را برای رسیدن به هدفشان می بندد. آموزش نکات مهم در داستان نویسی آموزش داستان نویسی برای کودکان : یکی از راه های پرورش خلاقیت کودکان تقویت قوه تخیل کودکان است. آموزش داستان نویسی برای کودکان روشی برای به هیجانات خیال پردازی است. داستان نویسی کمک می کند تا قدرت تفکر و منطق نظم پیدا کند.   پنج روش برای داستان نویسی کودکان : 1-    آشنایی با داستان نویسی با توضیح دادن وقایع : از کودک بخواهیم داستانی را تعریف کند و اجازه بدهیم کل کارهایی که در روزمره افتاده است را برایمان تعریف کند.  اینگونه از احساساتش در هر موقعیتی آشنا شده ، در این روش کودک با داستان نویسی آشنا می شود. 2-    آموزش داستان نویسی با حدس زدن در مورد آینده : یک روش دیگر آموزش داستان نویسی برای کودکان تخیل پردازی در مورد اتفاقات آینده است. به جای اینکه در مورد گذشته حرف بزند بخواهیم در مورد آینده صحبت کند. 3-    داستان نویسی با نقاشی : یک روش برای تشویق کودکان ، نقاشی کردن است. از کودک خواسته شود تا تجربه خود را نقاشی کند. هدف از این کار این می باشد که بچه ها فکر کنند و افکارشان را بر روی کاغذ نقاشی کنند. 4-    داستان نویسی با خواندن قصه های مورد علاقه : کودکانی که دوست دارند برای آن ها قصه خوانده شود، این روش که از بچه بخواهیم داستان هایی با شخصیت خیال خودشان تعریف کنند و آخر داستان را تغییر دهند این روش خیلی جالب است. هم صحبتی در مورد عناصر مهمی که داستان را ایجاد کرده کمک می کند تا کودکان را با ساختار داستان نویسی آشنا کند. 

 


قصه و تأثیر آن در تربیت کودکان

در کشور ما به رغم وجود گنجینه های علم و معرفت و داستآنها و افسانه های زیبا و آموزنده، اولیا و مربیان بیشترین وقت خود را به مسائل آموزشی کودکان اختصاص می دهند و دانش آموزان نیز در خانه و مدرسه بیشتر اوقات خود را صرف یادگیری های غیر فعال کرده، از سختی و خشکی دروس و اضطراب امتحان و نمره رنج می برند. بدین ترتیب اغلب اولیا و مربیان از هدف اصلی تعلیم و تربیت که پرورش انسان های خلاق، مبتکر و کارآمد است، باز می مانند.

 

فواید قصه کودکانه در کودکان:

 

1-   کمک به پرورش قدرت بیان و عواطف و افکار کودکان.

2-   تقویت و پرورش نیروی تخیل در کودکان.

3-   تحریک قوه ی ابتکار و ابداع در کودکان.

4-   ایجاد عشق و علاقه به ادبیات در کودکان.

5-   رشد اعتماد به نفس کودک و علاقه مند ساختن او به آزادی و عدالت اجتماعی.

6- برآورده کردن نیازهای عاطفی کودک و آماده ساختن او برای دریافت پیام های اخلاقی و انسانی و شهروندی خوب بودن.

در کل داستان و قصه نقش بسیار مهمی در تکوین شخصیت کودک دارد. از طریق قصه ها و داستان های خوب، کودک به بسیاری از ارزش های اخلاقی پی می برد. پایداری، شجاعت، نوع دوستی، امیدواری، آزادگی، جوانمردی، طرفداری از حق و حقیقت و استقامت در مقابل زور و ستم ارزش هایی هستند که هسته ی مرکزی بسیاری از قصه ها و داستآنها را تشکیل می دهند وهمچنین قصه گویی باعث ممارست کودکان در مهارتهایی نظیر گوش دادن، تجسم، تصور وخلاقیت می شود.

قصه های کودکان چگونه باید باشد :

1)     همخوان با احساسات و علاقه آنها باشد .نه مبتنی بر دنیای بزرگسالان .

2)     دارای ساخت داستانی مناسب کودکان باشد . انگیزه تعقیب را در کودکان ایجاد کند .

3)     طولانی و ملال آور نباشد ، کوتاه  باشد .

4)     پیچیده و دارای شخصیت های متعدد نباشد .

5)     هم خوانی فرهنگی در قصه ها رعایت شود .

6)     قصه ها نباید بلافاصله لو برود و کودک تا آخر آن حدس بزند .

7)     قصه هایی که تاثیر مثبت داشته باشدند انتخاب شود ، مثل شجاعت ، دوستی به جای دشمنی  .

8)     حاوی واژگان فراوان نباشد همچنین جذاب باشد .

9)     کتاب قصه را کودک بپسندد( طراحی ، نقاشی ،زیبایی ظاهری )

از قصه مهمتر کسی که قصه را می گوید می باشد . تمرین ، تسلط ، دوست داشتن قصه و قصه گویی و شناخت دنیای کودک از ضرورت های کار قصه گویی است

شرایط قصه گو :

1)     قصه را خوانده باشد و زیر و بم های قصه و فضای مناسب کلامی را بداند .

2)     قصه ای که خودمان دوست داریم را بگوئیم کودک از خطوط و چهره قصه گو بی علاقه گی را می فهمد .

3)     از فضای قصه بیرون نرود ( قطع قصه ،گفتگو یا خوردن )

4)     صبور و با حوصله باشد (شتاب برای تمام کردن ، پاسخ سئوالات دانش آموز ندادن )

5)     حرکات قصه گو و صدایش خیلی مهم است .

6)     تکیه کلام نا به جا نداشتن .

7) رابطه عاطفی برقرار کردن .

8) لحن و حرکات قصه گو وقتی به پایان قصه نزدیک می شود باید آرامش بخش باشد .

9) قصه گو دارای لکنت زبان نباشد .و تو دماغی صحبت نکند .

10) آراستگی ، ظاهر و لباس قصه گو باید مطلوب باشد .

ابزار اصلی قصه ی کودکانه گو برای انتقال داستان به شنونده، صدا و کلمه هایی است که ادا می شود. اگر قصه گو در استفاده ی مؤثر از کلمه ها و صدای خود دقت کافی نداشته باشد، حتی بیان بهترین و هیجان انگیزترین داستآنها هم ضعیف از کار درخواهد آمد.

 چهره و حرکات قصه گو:

به طور کلی رفتار، به ویژه چهره ی قصه گوی خوب کمک بسیار مؤثری به شنونده می کند. شنونده ضمن این که به کلمه هایی که به تصاویر داستان جان می بخشد توجه دارد، در تمام مدت به قصه گو نیز چشم می دوزد . چهره ی قصه گو اغلب آیینه ی تمام نمای آن قصه است و به آن چه شنوده می شنود، جان می بخشد.

قصه گوی خوب باید چهره ای قابل انعطاف داشته باشد تا اخم و لبخند، ترس و بیم و سایر عواطف را  نشان دهد و بر تأثیر قصه گویی بیفزاید. حالات چهره باید منطبق بر حالت های داستان باشد و هرگز نباید به کاریکاتور تبدیل شود مگر آن که داستان چنین ایجاب کند.

حرکات باید طبیعی باشد، نه برنامه ریزی شده. به جای اداها و حالت های اضافه و تمرین شده ای که معمولاً درگذشته به عنوان فن بیان آموخته می شد، باید حرکت ها خودانگیخته باشد تا به تأثیر قصه بیفزاید. در هر حال، در یک قصه گویی موفق، چهره چیزی است که می تواند در بیان بهتر قصه، به قصه گو کمک کند، ولی نباید بیش از سایر جنبه های این هنر به آن توجه کرد.

    مزایای قصه گویی ،برای خود والدین:  هنر قصه گویی نیازمند آن است که خودتان داستان های زیادی بخوانید. با قصه گویی نه تنها دل وجان کودکان را شاد میکنید، بلکه کودک درون خود را هم می پرورید. قصه گویی فعالیت جالبی است که پیوند کودک- ولی را مستحکم می سازد.

 


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

جزیره نوشته های ذهنم شمیم عشق parvinetesamiilam مینرال اویل حضرات - سایت تخصصی ارزهای دیجیتال تجارت الکترونیک استاد محقق دکتر سید صائب هاشمی نسب فرهنگ و هنر فاطمه ملازهی روغن های گیاهی آرنیکا علیرضا قیصری منوچهری